امروز یاد روزهای خوش بچگیم افتاده بودم.
اون روزها بابا ما رو رو دوشش سوار میکرد و چهار دست و پا رو زمین راه میرفت یا
من رو دستاش می ایستادم و دو دستی بلندم میکرد .
چه کیفی میداد.
خدا جون
خدایا به خاطر همه این خوشیهایی که حالا یادم رفته اما تو برام تو زندگیم فراهم کرده بودی شکرت.:gol::gol::gol...