یکی بود ... نه ! صبر کن . با یکی بود یکی نبود قصه خوبی آغاز نمی شود . تو بودی قصه شروع می شد، تو نبودی تمام . عمر من صرف فعل بود و نبود توست . قصه کوتاهی است در حد یک آب . قصه بودن هایت صبر کردن این هم حرف اصلی من نیست . صبر کن ، همه چیز نک زبانم است اما از تو و برای تو نمی شود حرف تکراری زد نمی...