اینجا!
که من ایستاده ام
نه ته دنیای بدون توست
نه دنیای فراموشی
نه دستانم در دست توست و نه خیالم در سر تو
اینجا که من ایستاده ام
مرز است
مرز بین دو دنیای متفاوت
و من
مانده ام پا به کدام دنیا بگذارم ...
این سو فراموشی مرا می خواند
و راهی که آغاز تا انتهایش ابهام است...
دریغ از روزنه ای کوچک و...