نتایح جستجو

  1. FZ.H

    من و زندگی در زاهدان

  2. FZ.H

    من و زندگی در زاهدان

  3. FZ.H

    من و زندگی در زاهدان

    اینم یه عکس از دانشگاهمون
  4. FZ.H

    من و زندگی در زاهدان

    سلام.خوبید؟درسته دانشگاهمون خیلی بزرگه.چون بی رو در بایستی تو زاهدان مواد مخدر ارزونه دولت سعی می کنه تمام امکانات رو تو دانشگاه فراهم کنه تا دانشجو کمتر احتیاج به بیرون پیدا کنه تا نره سمت مواد...:smile:
  5. FZ.H

    بچه که بودم...

    به یاد بچگی هام میخوام به دروغم اعتراف کنم. اونی که این تاپیک رو شروع کرده خودمم.من سیاوشم.با دوتا اسم کاربری.اما دخترم.از همتون معذرت میخوام.
  6. FZ.H

    من و زندگی در زاهدان

    تو زاهدان مازندرانی ها هوای همو خیلی دارن.شاید یکی از دلیلایی که تونستم غربت اونجا رو تحمل کنم همون بچه های مازندرانی اند.راستی اونی که بین دو تا آملی وایساده هم بابلیه.تارا هم گرایش دیگه هست و آملیه.یه آقای بابلی دیگه ای هم داریم که همگرایش تاراست.
  7. FZ.H

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=195619

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=195619
  8. FZ.H

    من و زندگی در زاهدان

    آره مسنجرم.بیا بگو.
  9. FZ.H

    من و زندگی در زاهدان

    از طرف دست راست اولی و سومی اونی که تیشرت طوسی داره و کیف دستشه و پشت اون پسره به حالت نیم خیزه و اونی که پیرهن آستین کوتاه سفید با شلوار لی داره و دستش کتابه...
  10. FZ.H

    من و زندگی در زاهدان

    ایرانی ها تعارفشون تعارفه!یعنی الکی میگن با اجازتون!اجازشون دست خودشونه!:biggrin:
  11. FZ.H

    من و زندگی در زاهدان

    یه چیز جالب بگم.این عکسو بچه ها بعد از سخت ترین امتحان پایان ترممون که همه خراب کردیم انداختند...می بینید که چقدر ناراحتن؟!:biggrin:
  12. FZ.H

    من و زندگی در زاهدان

    با اجازتون بقیه خاطره هام باشه واسه بعد...
  13. FZ.H

    من و زندگی در زاهدان

    اینم عکس همکلاسیهام.تقدیم به نایس جونم.
  14. FZ.H

    از روی پستهام بیا تو تاپیک.

    از روی پستهام بیا تو تاپیک.
  15. FZ.H

    من و زندگی در زاهدان

    باشه پس بذار همینجا عکسشونو بذارم
  16. FZ.H

    من و زندگی در زاهدان

    هم اتاقی ها هم اتاقی ها اناقهاممون پنج نفره بود... اولین هم اتاقیم که باهاش آشنا شدم مریم بود که از شیراز اومده بود.ارشد جغرافیا قبول شده بود.بعد فاطمه بود که از لایین مشهد اومد.اون ارشد ریاضی بود.نجمه و راحله از همه دیرتر اومده بودند.نجمه کرمانی بود و ارشد ریاضی بود.راحله هم مشهدی و ارشد...
  17. FZ.H

    من و زندگی در زاهدان

    قضاوتشو میذارم برای وقتی که از خاطرات یک ساله ام برات نوشتم.
  18. FZ.H

    من و زندگی در زاهدان

    جدیدا چه اتفاقی افتاد که شما از زاهدان خوشتون اومد؟!:surprised:
  19. FZ.H

    من و زندگی در زاهدان

    خرید خرید ثبت نام تمام شد و یه سر هم به خوابگاه زدیم.بعد من و بابا رفتیم خونه مهدی.ندا غذای خوشمزه ای پخته بود.ناهار رو که خوردیم منو بابام هر دو تا ولو شدیم.خیلی خسته بودیم.عصر رفتیم بازار و بابا کلی ظرف و مواد غذایی و پتو و بالش خرید...فردا صبح هم بابا تمام وسایلو آورد تا دم خوابگاه.بعد بغلم...
  20. FZ.H

    من و زندگی در زاهدان

    سلام.حتما.بذار دونه به دونه بگم.خوبی گلم؟خوبی همدانشگاهی لیسانسم؟
بالا