نتایح جستجو

وای خیلی باحال بود....:biggrin: اینجا باشگاه مهندسانه..باید عادت کنی...

http://www.aparat.com/v/2b4fe40f6a490152de225fe770db77f5163658 اینو ببین خداسسسسسسسسسسسسس

آره کلاس میرفتم..اینقد کارم روز اول ضعیف بود که خودم خندم گرفته بود:redface: خب متریال که با گل مجسمه آخرشام تازه داشتم با گچ ...عالیییییییییییی بود جز بهترین دوران عمرم بود...استادمون پر بود مگههههههههه

سلام ....چی شده پیر مغان؟!!!:surprised:

آره...قبل دانشگاه...خیلی عالیه...اگه میتونی کار کن البت من رئال کار میکردم..

آره اونجوریم میشه نگاش کرد...دلم تنگ شد واسه کار مجسمه

لعنت بر نت کم سرعت... عجب کاریه این...از کجا پیدا نمودی؟؟

سلام فریبا..مقسی بابا داغونمممم....(مثه آقای همساده بخون :دییییییییی) تو چطوری؟

سلامممم

امیدوارم همینطور باشه خوشحالم خوشتون اومده...کاش واسه خودم بود :دی مقسیییییییییییییییی واسه شومام همینطور

شب خوش اوری وان

ممنون:gol:

شبت خوش

من هستم تو كجايي تو هستي من كجايم چرا وقتمان را درگير هم نمي كنيم چرا نگاهمان دزدكيست

همه دوست دارن به بهشت بروند اما همه نیز از مردن می ترسند برای بهشت رفتن باید جرات مردن داشت...

خب مریم کمک کن این بنده خدارو...شیمی میخونی که

کاش میشد همچو آواز خوش یک "دوره گرد" زندگی را بار دیگر ، دوره کرد . . .

صدای پای تو كه می روی و صدای پای مرگ كه می آید... دیگر چیزی را نمی شنوم !

گفتند : به اندازه ی گلیم هایتا ن و به اندازه ی دهان هایتان اما حرفی از وسعت آرزو هایمان نزدند

یک کاغذ سفید را ، هر چقدر هم که سفید و تمیز باشد کسی قاب نمی گیرد ، برای ماندگاری باید ؛ حرفی برای گفتن داشت...