نتایح جستجو

  1. Martin Eco

    چرا در بعضی شهرها ، مردم طرفدار تیم شهر خودشون نیستند ؟

    این حرکتمونم یه حرک جهان سومیه مثه بقیه حرکتامون..
  2. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    آورده اند پروانه و مگس پرشان را با یکدیگر معاوضه کردند اما مگس دوباره روی زباله بود پروانه روی لاله
  3. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    کوه، رسا سنگ، رسا نغمه ی آب ها رسا برگ، رسا ساقه رسا قامت آرزو رسا آه ای کلمات نارسا!
  4. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    این راه چه ماه می تواند باشد هرگوشه پناه می تواند باشد از مقصدمان سؤال کردم، گفتی مقصد خودِ راه می تواند باشد
  5. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    کوهستان ابری خونین را می کشد به دندان انسان ها مزارع درو شده با قامت های کوتاه خبر نگار از پیرمرد خسته ای می پرسد: _ خسارت مالی هم دیده ای، نه؟ _ نه قربان فقط قدری کف وسقف خانه به هم چسبیده _ خسارت جانی چی؟ _ عیالمان مقداری جان سپرده خبرنگار از کله ای که بیرون مانده از خاک می پرسد: _...
  6. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    پیرمردی گرسنه وبیمار گوشه ی قهوه خانه ای می خفت رادیو باز بود و گوینده از مضرات پرخوری می گفت
  7. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    آب از سر چند سه شنبه گذشته بود وما در ايستگاه پنج شنبه نگران جمعه سيگار مي كشيديم . آي جمعه ! خاطره ي لبخند نيمه كاره در عصر كش آمده ي غربت !
  8. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    شمردن بلد نيستم. دوست داشتن بلدم. و گاهی شده. يکی را دو بار دوست داشته باشم. دو نفر را يک جا. چه کار می شود کرد؟ دوست داشتن بلدم. شمردن بلد نيستم.....
  9. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    سکوت سرشار از سخنان ناگفته است از حرکات ناکرده، اعتراف به عشق های نهانو شگفتی های بر زبان نیامده،در این سکوت حقیقت ما نهفته است، حقیقت تو و من!
  10. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    شگفتا وقتی که بود نمی دیدم، وقتی که می خواند نمی شنیدم، وقتی دیدم که نبود، وقتی شنیدم که نخواند
  11. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    ادعای عشق می کنیم و فراموش می کنیم رنگ چشمان مادرمان را
  12. Martin Eco

    نه..برو subscene.com سرچ کن..شاید باشه

    نه..برو subscene.com سرچ کن..شاید باشه
  13. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    ما دیگر به جانب شهر سرد باز نمی گردیم و من، همه جهان را در پیراهن گرم تو خلاصه می کنم.
  14. Martin Eco

    آره..انگیلیشه

    آره..انگیلیشه
  15. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    پيراهنت را به هر سمتي که خواستي بينداز خورشيد از همان طرف طلوع مي­کند
  16. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    يك هشت پاي زشت مفلوك چه گناهي ميتواند بكند كه مجازاتش عشق يك پري دريايي باشد!!!! اقاي ماهيگير! شما ميدانيد؟
بالا