نتایح جستجو

  1. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    سلام خداحافظ! چيز تازه اي اگر يافتيد، بر اين دو اضافه كنيد تا بل باز شود اين در گم شده بر ديوار...
  2. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    گروهى از فارغ التحصیلان قدیمى یک دانشگاه که همگى در حرفه خود آدم هاى موفقى شده بودند، با همدیگر به ملاقات یکى از استادان قدیمى خود رفتند. پس از خوش و بش اولیه، هر کدام از آنها در مورد کار خود توضیح می داد و همگى از استرس زیاد در کار و زندگى شکایت می کردند. استاد به آشپزخانه رفت و با یک کترى...
  3. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    :razz::razz: بلا بلا بلا....همش نزن.. ایناف
  4. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    ما چيستيم ؟! جز مولکول هاي فعال ذهن زمين ، که خاطرات کهکشان هارا مغشوش ميکند !
  5. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند می گویند خارپشتها وخامت اوضاع رادریافتند تصمیم گرفتند دورهم جمع شوند و بدین ترتیب همدیگررا حفظ کنند… وقتی نزدیکتر به هم بودند گرمتر میشدند ولی خارهایشان یکدیگررا زخمی میکرد بخاطرهمین تصمیم گرفتند ازهم دور شوند ‫ولی از سرما یخ زده میمردند…...
  6. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    آره...اونم با چی.. سلام... این شوهرت شیرین عقله...تفهیمش کن بعضی چیزا شوخیشم زشته:razz:
  7. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    هرت هرت هرت..بی نمک:razz:
  8. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    بوفالوی نر قوی موفق شد تا از حمله شیر بگریزد او به سوی غاری می دوید که اغلب به عنوان پناهگاه از آن استفاده می نمود هوا تاریک شده بود بلاخره به غار رسید در حالی که شیر بدنبال او به هر سو سرک می کشید . هوا ابری شده بود و باد به شدت می وزید ، طوفانی هولناک در راه بود بوفالو وارد غار شد تا...
  9. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    متاسفم نمیدونستم
  10. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    روزی لئون تولستوی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد. زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن کرد . بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش مالی کرد ،تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و … محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت : مادمازل من لئون تولستوی هستم . زن که بسیار شرمگین...
  11. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    اومممممم...اوخیییی الانم باید بری مامانتو بیاری :دییییییییییییی
  12. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    ند وقت پیش یه آقایی برای یه کاری چند باری به دفتر مراجعه کرد . شخص محترم و خوش برخوردی بود . یه روز ازم پرسید : آقای ….تو ازدواج کردی ؟ وقتی جواب منفی شنید دلیلش رو پرسید، گفتم : درس و کار ! اونم با ناراحتی جواب داد: آره! الان همه جوونا همینطوری شدن یکیش همین دختر من که تا حالا کلی خواستگار...
  13. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    آرههههههههههه...اگه اونجا میدیدمت حتما دست محبت بر سرت میکشیدم :دی
  14. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    وقتی توانایی مغزی درک همچین داستانی رو نداری حق بده درباره قضاوتت درباره بی مزه بودن داستان شک کنیم:cool:
  15. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    آخی... منو یاد محک میندازی :دیییییییییییییی
  16. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    کیف مدرسه را با عجله گوشه ای پرتاب کرد و بی درنگ به سمت قلک کوچکی که روی تاقچه بود ، رفت . همه خستگی روزش را بر سر قلک بیچاره خالی کرد . پولهای خرد را که هنوز با تکه های قلک قاطی بود در جیبش ریخت و با سرعت از خانه خارج شد . وارد مغازه شد . با ذوق گفت : ببخشید آقا ! یه کمربند می خواستم . آخه ،...
  17. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    اینا کور بودن از جیغ مسافرا میفهمیدن که دارن سقوط میکنن تو دریاچه...
  18. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    استاد: در آینده میخواهی چه کنی؟ شاگرد: عروسی استاد: نخیر منظورم اینست که چکاره میشوی ؟ شاگرد: داماد استاد: منظورم اینست وقتی بزرگ شوی چه میکنی ؟ شاگرد: زن میگیرم استاد: احمق ، وقتی بزرگ شوی برای پدر و مادرت چه میکنی ؟ شاگرد: عروس میارم استاد: لعنتی ، پدر و مادرت در آینده از تو چی میخواهد ؟ شاگرد...
  19. Martin Eco

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    دیگه چی بلدی عمو...ژانگولرم بلدی؟!!!:surprised:
بالا