نتایح جستجو

  1. mani24

    با یه صلوات حاضری بزنید به هر نيتي(شفاي مريضان،سلامتي پدرومادرو...)

    اللهم صلی علی محمد وآل محم وعجل فرجهم
  2. mani24

    ღ♥ღ هی فلانی دو سه خطی بنویسღ♥ღ

    دوست داشتنَت گنـــــــــــاه باشد یا اشتــــباه گناه می کنم ، تـــــو را حتــــــی به اشتباه ….!
  3. mani24

    معماری با مصالحی از جنس دل

    ترس برای چه؟! وقتی می دانم روزی تف می اندازی روی همه چیزهایی که به خاطرشان مرا از دست دادی...
  4. mani24

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    روز : رنگ وحشت فردا : دوباره تکرار خالی تر از سکوتم ، از نا سروده سرشار
  5. mani24

    معماری با مصالحی از جنس دل

    هیــچ گاه… به خاطــر هیــچ کــس.. دست از ارزشهایت نکش.. چون زمانـی که اون فــرد از تــو دسـت بکشـد .. تــــو می مانـی و یـک “مـن ” بـی ارزش…..!
  6. mani24

    ضامن آهو (تاپیک ویژه امام رضاعلیه السلام )

    سلام..... امروز آفتابيست....هم هوا...هم دلم.... به آسمان نگاه ميكنم.....امروز آسمان هم زيباست..... شبيه آسمان بالاي سرم حرمت هست......................... شايد....شايد چون دلم آفتابيست.................................. ..... ميدانيد؟!!!اسمتان در لحظه به لحظه ي زندگيم هست؟...
  7. mani24

    دلت گرفته به این شماره زنگ بزن

    این روزها داشتن یک دوست خوب و آدم مطمئنی که حرف دلت را بشنود، نعمت بزرگی است و باید قدر آن را دانست. آیا تاکنون فکر کرده‌ایم که در اوج لحظه‌های تنهایی، چه کسی می‌تواند آرامش‌بخش زندگی باشد؟ به گزارش فارس، دیروز خیلی کلافه بودم. دلم می‌خواست با یک نفر حرف بزنم. داشتم توی گوشی‌ همراهم شماره آدم‌ها...
  8. mani24

    مشاعره با شعر سعدی

    تا باقی عمر بر چه آید بر باد شد آن چه رفت هیهات صافی چو بشد به دور سعدی زین پس من و دردی خرابات
  9. mani24

    معماری با مصالحی از جنس دل

    بمان با من که من بی تو صدای خسته در بادم در این اندوه بی پایان بمان تنها تو در یادم نمی دانم چرا غمها نمی دانند که من سلطان غمهایم بیا ای دوست با من باش که من تنهای تنهایم __________________
  10. mani24

    معماری با مصالحی از جنس دل

    کسی پرسید اندوه تو از چیست؟ سبب ساز سکوت مبهمت کیست ؟ برایش صادقانه مینویسم ، برای آنکه باید باشد و نیست
  11. mani24

    ღ♥ღ هی فلانی دو سه خطی بنویسღ♥ღ

    ﺍﻟﺎﻥ ﻧـــﻪ ﻓﻌﻠﺎ ﺩﻭﺭﺕ ﺧﯿــــﻠﯽ ﺷﻠﻮﻏــــــﻪ ... ﺗﻨﻬــــﺎﺕ ﮐﻪ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﺑﺎﻫـــاﺕ ﺧﯿـــــﻠﯽ ﺣــــــــﺮﻑ ﺩﺍﺭﻡ !
  12. mani24

    رفتی....

    من که رفتم زین چمن باغ و بهاران گو مباش بوسه باران و رقص شاخساران گو مباش چون گل لبخند من پژمرد ابری گو مبار چون خزان شد عمر من صبح بهاران گو مباش من که سر بردم به زیر بال خاموشی و مرگ نغمه ی شور افکن بانگ هزاران گو مباش تیشه را فرهاد از حسرت چو بر سر می زند نقش شیرینی به طرف کوه ساران گو مباش...
  13. mani24

    دل

    گاه گاهی دل آدم می گیرد به هوای دل غمگین یه دوست و عجب حال و صفایی دارد که دلم در گرو عشق به اوست
  14. mani24

    ღ♥ღ هی فلانی دو سه خطی بنویسღ♥ღ

    دلم تنگ است این شبها یقین دارم که میدانی صدای غربت من را ز احساسم تو می خوانی شدم از درد تنهایی گلی پژمرده و غمگین ببار ای ابر پاییزی که دردم را تو میدانی میان دوزخ عشقت پریشان و گرفتارم چرا ای مرکب عشقم چنین آهسته میرانی تپش های دل خسته چه بی تاب و هراسانند به من آخر بگو ای دل چرا امشب...
  15. mani24

    ღ♥ღ هی فلانی دو سه خطی بنویسღ♥ღ

    وقتی تو نیستی ؛ رنگ دریا را دوست ندارم، شب به پایان می رسد ، شب را نیز دوست ندارم؛ * از لا به لای مریم های خفته با فانوسی کم سو راهی به سویت می جویم و تونیستی، نیستی تا ببینی که چقدر امشب آسمان زیباتر است اما این آسمان را نیز دوست ندارم... نیستی تا بگویم : تنهـــــا تورا.........
  16. mani24

    ღ♥ღ هی فلانی دو سه خطی بنویسღ♥ღ

    وقتی تو با من نیستی از من چه می ماند از من جز این هر لحظه فرسودن چه می ماند از من چه می ماند جز این تکرار پی در پی تکرار من در من مگر از من چه می ماند غیر از خیالی خسته از تکرار تنهایی غیر از غباری در لباس تن چه می ماند از روزهای دیر بی فردا چه می آید؟ از لحظه های رفته ی روشن چه می ماند؟
  17. mani24

    مشاعره با شعر سعدی

    تو را ز حال پریشان ما چه غم دارد اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد تو را که هر چه مرادست می‌رود از پیش ز بی مرادی امثال ما چه غم دارد
  18. mani24

    مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد

    من پری کوچک غمگینی را می شناسم که دلش را در یک نی لبک چوبین می نوازد آرام آرام پری کوچک غمگینی که شب از یک بوسه میمیرد و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد
  19. mani24

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    واما قصه امروز من درسی از اديسون : اديسون در سن ين پيري پس از كشف لامپ، يكي از ثروتمندان آمريكا به شمار ميرفت و درآمد سرشارش را تمام و كمال در آزمايشگاه مجهزش كه ساختمان بزرگي بود هزينه مي كرد... اين آزمايشگاه، بزرگترين عشق پيرمرد بود . هر روز اختراعي جديد در آن شكل مي گرفت تا آماده بهينه سازي...
  20. mani24

    نظرسنجی مسابقۀ ادبیِ 6

    ممنون نغمه جان بابت دعوتتون من شماره 5 رو انتخاب می کنم بلندترین شب سال هم خورشید را ملاقات خواهد کرد و این یعنی بوسه گرم خداوند بر صورت زندگی وقتی همه چیز یخ می زند. یلدا مبارک
بالا