نتایح جستجو

  1. fati24

    سلام..... یهویی گشنم شد...اخه چرا این کارارو میکنید...:D مرسی

    سلام..... یهویی گشنم شد...اخه چرا این کارارو میکنید...:D مرسی
  2. fati24

    سلام ...خوبی؟؟؟کجا داری میری؟؟؟خدافظی واس چی؟

    سلام ...خوبی؟؟؟کجا داری میری؟؟؟خدافظی واس چی؟
  3. fati24

    (تمدید مسابقه دکلمه خوانی)[مسابقات تالار هنر] - مسابقه شماره 02 موسیقی | دکلمه خوانی

    (تمدید مسابقه دکلمه خوانی)[مسابقات تالار هنر] - مسابقه شماره 02 موسیقی | دکلمه خوانی
  4. fati24

    [IMG]

    [IMG]
  5. fati24

    [مسابقات تالار هنر] - مسابقه شماره 02 موسیقی | دکلمه خوانی

    مرسی....یادت نره فقد..دیگه تمدید نمیشه ها..
  6. fati24

    سلام..چطوری؟؟همه چی ارومه؟؟؟زندگی خوبه؟؟:D مرسی که اومدی خوشحالمون کردی..

    سلام..چطوری؟؟همه چی ارومه؟؟؟زندگی خوبه؟؟:D مرسی که اومدی خوشحالمون کردی..
  7. fati24

    خوبه که خوبی...:D

    خوبه که خوبی...:D
  8. fati24

    خواهش میکنم عزیزم..

    خواهش میکنم عزیزم..
  9. fati24

    [IMG]

    [IMG]
  10. fati24

    تنکیو دوستم..:smile:

    تنکیو دوستم..:smile:
  11. fati24

    خواهش میکنم دوستم..

    خواهش میکنم دوستم..
  12. fati24

    گفتگوی دوستداران برنامه "رادیو هفت"

    آرام تر برو. بگذار با تو همراه شوم. نمی دانی چه حالی دارد، شانه به شانه های استوار تو قدم برداشتن و سر به قربان گاه چشمانت نهادن. آرام تر برو. بگذار تا این حواس پرتم را به سمت تو جمع کنم. و آنگاه با تمام وجودم پا به پای تو بیایم. چه صفایی می کنند، صفا و مروه که روزی رد پاهایت را یکی یکی بوسه...
  13. fati24

    گفتگوی دوستداران برنامه "رادیو هفت"

    می رسد از دوردست آوای ساز باد می آید میان کوچه باز کودکی ها را ببین بر بام باد بادبان هایند می رقصند شاد باد یعنی بوی تجدید خزان باد یعنی روزهای امتحان سینه ما امتحان سوز هاست قلب ما تجدیدی آن روز هاست باد ما را برد زیر خاطره باد آمد دست ما را زد گره ما همه تجدیدی...
  14. fati24

    گفتگوی دوستداران برنامه "رادیو هفت"

    دل خوش می کنم که می دانم اینجا بودی اگر غم نان و کار می گذاشت اگر خانه آنقدر دور نبود اگر ساعت ها آنقدر عجله نداشتند یا اگر هنوز کنج دلت کسی دلتنگ تر از من نبود اینجا بودی می دانم اگر چرخ روزگار دست تو بود جا مانده ای یا جا مانده ام تمام ما جایی میان سفر گم شده است اما کجایش چه فرقی...
  15. fati24

    گفتگوی دوستداران برنامه "رادیو هفت"

    ا انسان ها به حکم انسان بودنمان، موجودات فراموش کاری هستیم. نسبت به هم، نسبت به خدا. یادمان می رود که گاهی خدا را شکر، شبیه یک لبخند مادر می شود، شبیه قامت استوار پدر. گاهی تشکر از خدا آن حس زیبای یک صبح دلپذیر پاییزی است، کنار نان تازه و صدای قاشق گردان در فنجان چای. روزی شبیه قطره های...
  16. fati24

    گفتگوی دوستداران برنامه "رادیو هفت"

    صدای کیست که هر لحظهگرم می خواند مرا، تو را که دلی جانب صدا ببریم می کشم خط روی اسم هر چه شب روزهایم را اگر فردا تویی دوباره دیدمت از دور در حوالی صبح برای چیدن شب، بی شکیب تر شده ای تازه تر از عشق چیزی نیست دست لحظه ها لحظه ها را بی تعارف در تماشا کهنه ایم نیست اینکه می رود خزنده مثل...
  17. fati24

    گفتگوی دوستداران برنامه "رادیو هفت"

    هرچه می رویم عشق، مثل یک سراب از برابر نگاه ما ناپدید می شود گیسوان ما مو به مو سپید می شود گریه می کنیم مثل روزهای کودکی که با تمامی دلت برای یک مداد گمشده یک دوچرخه، یک عروسک شکستهمی گریستی ما هنوز کودکیم و قلبهای ما هنوز کوچک است عاشقی برای ما قصه همان عروسک است کاش ما بزرگ می شدیم و...
  18. fati24

    گفتگوی دوستداران برنامه "رادیو هفت"

    وقتی دلم به سمت تو مایل نمی شود باید بگویم اسم دلم دل نمی شود دیوانه ام بخوان که به عقلم نیاورند آیه ای از آسمان فاصله نازل نمی شود خط می زنم غبار هوا را که بنگرم آیا کسی ز پنجره داخل نمی شود؟ می خواستم رها شوم از عاشقانه ها دیدم که در نگاه تو حاصل نمی شود تا نیستی...
  19. fati24

    گفتگوی دوستداران برنامه "رادیو هفت"

    نه دریا و نه آسمان، کاری از دست هیچ کدامشان بر نمی آید. دل من یک قفل کهنه است که به این سادگی ها باز نمی شود. نه با دستان خیس موج و نه به وسوسه های این باران که مدام در گوشم می خواند و نگاهم را تر می کند. اما خودم خوب می دانم هر چقدر هم که انکار کنم، هر چه هم که به روی خودم نیاورم و بی توجه...
  20. fati24

    گفتگوی دوستداران برنامه "رادیو هفت"

    نگاه کودکی ات دیده بود قافله را تمام دلهره ها را تمام فاصله را هزار بار بمیرم برات می خواهم دوباره زنده کنم خاطرات قافله را تو انتهای غمی از کجا شروع کنم؟ خودت بگو بنویسم کدام مرحله را؟ چقدر خاطره تلخ مانده در ذهنت ز نیزه دار که سر برده بود حوصله را که کودکی بزرگی است...
بالا