نتایح جستجو

  1. 3ctor

    کرمکیه کچل کجایی؟

    کرمکیه کچل کجایی؟
  2. 3ctor

    وای وای صورت بیچاره را صاف کرد!!!

    ترکون زن رو فک کنم میخواست بزنه به لامپه این خود شیرینی کرد زد تو صورتش......":دی
  3. 3ctor

    اندر حکایات باشگاه مهندسان

    سلام بر مریده جوانمان ... بسیار خوش آمدی ...... نام من (آ سید شیخ سکتور ابن باشگاه المقامه مهندس پیشه) می باشد .. بسیار خرسندیم از ملاقات با شما ......
  4. 3ctor

    اندر حکایات باشگاه مهندسان

    شیخ پیر جو الدین و مریدان اندر کشتی ببودندی که ناگاه دزدان دریایی به قصد براندازی خشتک بر ایشان حمله برد و مریدان سراسیمه نزد شیخ شدند و چاره خواستند......شیخ بر عرشه گشت و چون تعداد دزدان دریایی از انگشت دست ایشان بیشتر شد،شیخ را خوف برداشت و ابتدا عصای خویش بر آب بیانداخت تا معجزه همی کند و...
  5. 3ctor

    به به سلام آقای کرمکی.....:دی ... دنیا میخواد خوب بشه یا این عکسه هم کلکه جدیده هان؟

    به به سلام آقای کرمکی.....:دی ... دنیا میخواد خوب بشه یا این عکسه هم کلکه جدیده هان؟
  6. 3ctor

    سلام .. دادا تبریک میگم من تازه دیدم .. امیدوارم مراحل ترقی رو یک به یک طی کنی و ایشالله تیم ملی...

    سلام .. دادا تبریک میگم من تازه دیدم .. امیدوارم مراحل ترقی رو یک به یک طی کنی و ایشالله تیم ملی و جام جهانی تو برزیل ....:دی
  7. 3ctor

    مرسی.............تو خودت گلی:smile:

    مرسی.............تو خودت گلی:smile:
  8. 3ctor

    اندر حکایات باشگاه مهندسان

    حلقه ای از مریدان خاص شیخ سکتور والا مقام و شیخ جاست کبیر در سرای شیوخ. به قدمت و هیبت خشتکها نیک بنگرید... . . . . . .
  9. 3ctor

    اندر حکایات باشگاه مهندسان

    منقول است روزی شیخ جاست کبیر و شیخ سکتور والا مقام(روحی و ارواحنا له الفداه)عصرگاهی قصد خروج از منزل نمودن و با مریدان خویش عازم میدان ولیعصر گشتند و به تک چرخ زدن در آن حوالی پرداختند. شیخ در حال استفاده از نعمات الهی و کسب فیض بسیار بودی که محسن فریاد برآورد و صحنه ای را بر شیوخ نشان داد که سه...
  10. 3ctor

    اندر حکایات باشگاه مهندسان

    از ابوبهنام کرمکی نقل است شیخ پیرجو الدین و جمعی از یاران ایشان با پیکان گوجه ای و شاسی خوابیده شیخ جهت انجام پاره ای از امور مریدان و مریدات عازم دیار شمال(حفَّظ و تعالی) گشتند و این شیخ بود که در جاده ی روزگار لایی ها کشیده و مرکب خویش را چون راهواری تیزپا رهنمون بشد تا آنجا که مریدی از صندلی...
  11. 3ctor

    ورییییی نایسس شریک عزیززززززززززززززززززززززززز

    ورییییی نایسس شریک عزیززززززززززززززززززززززززز
  12. 3ctor

    دوست دارین چه کسی رو صندلی داغ بشینه ؟

    دوستان عزیزی که میخوان ناصر بشینه باید بگم مذاکره ها همه کذب محض می باشد و گزینه نظامی هنوز روی میزن گروه 2+1 می باشد...:دی
  13. 3ctor

    اندر حکایات باشگاه مهندسان

    آورده‌اند که شیخ پیرجو (خشتکنا فی الحلقه) دشمنانی پیدا کرد بس زیاد در فیس بوک (لعنت الله علیه) پس با مریدان خود رهسپار به پیج دشمنان خویش می‌رفت و همه‌ی نوشته‌های آنان را لایک می‌نمود و به همه سفارش می‌کرد که لایک کنند . همه مریدان شیخ کف کردندی و از وی بابت این همه جوانمردی و مورت سوال پرسیدن...
  14. 3ctor

    *** آرشیو اخبار تاریخ گذشته ***

    این سخنان ماله بلاد کفره ....اتفاقی هم بیفته برای اونا میفته ما جامون امنه .....:دی
  15. 3ctor

    اندر حکایات باشگاه مهندسان

    گویند روزی نسوانی به نام دخترک شرقی اندر شیخ پیرجو وارد گشت و از او پرسید یا شیخ علم بهتر است یا ثروت؟؟شیخ دستی به زیر چانه بکشید و ابا را بگشودو رو 2پایش بنشست و گفت معلوم است علم!! مریدان اورا بپرسیدند که یا شیخ چون است این؟!!!شیخ فرمودچون دنیال علم باشی به دانشگاه ازاد دخول کنی سپس چنان سرخ...
  16. 3ctor

    اندر حکایات باشگاه مهندسان

    گويند روزي يكي از مريدان بر شيخ حاست کبیر وارد شد ولي راه خروج را نيافت.مريدان كه چنين ديدند بر خشتك شيخ هجمه آوردند ولي هر چه كردند نتوانستند خشتك شيخ جهت خروج مريد بدرند.شيخ دستي بر خشتك كشيد و گفت همانا من همانند شما سست خشتك نباشم.اگر اينگونه بود من هم مريد ميشدم و كسي مرا در جايگاه شيخ قبول...
  17. 3ctor

    اندر حکایات باشگاه مهندسان

    گويند روزي يكي از وب سایت های بلادي كه شيخ پیر جو در آن زيست بكرد جهت تامين کادر مدیریت,آزموني برگزار بكرد.شيخ تصميم بر شركت در آزمون بگرفت.مريدان همگي متعجب بگشتند و بگفتند:يا شيخ در حضور سيل عظيمي متخصص!يحتمل در آزمون رد بگرديد.شيخ هيچ نگفت و تنها خشتك مريدان نظاره نمود كه قرار بود ريش ريش...
  18. 3ctor

    اندر حکایات باشگاه مهندسان

    روزی G E O L O G Y نزد شیخ جاست کبیر آمد و پرسید: یا شیخ چه کنیم که سال 2013 نزدیک است، عنقریب است که همگی نابود شویم! شیخ لختی بیندیشید و با لبخندی بر لب گفت هیچ بیم به خود راه مده که ما هنوز در سال 1391 زندگی میکنیم! نقل است که آن مرید به مدت دو سال به طور متوالی عـــربده میزد. شیخ جاست کبیر...
  19. 3ctor

    اندر حکایات باشگاه مهندسان

    نقل است روزی بهنام کرمکی ادعای شیخی بکرد . جمعی از شیوخ وی را خواستند که از برای اثبات حقانیت خویش به داخل قفس گوریلی وحشی اندر شود و با وی به شطرنج پردازد. کرمکی هم چنین بکرد. در این حال گوریل به سبب کرامات شیوخ که همراه کرمکی آمده بودند آرام شد و به بازی با کرمکی مشغول همی گشت. همگان در حال...
  20. 3ctor

    اندر حکایات باشگاه مهندسان

    نقل است که روزی شیخ جاست کبیر نزد شیخسکتور والا مقام برفت و بگفت :ای بابا، اشتباه شد... تو باید اول می آمدی، از اوّل..و مریدان که این صحنه را دیدند و نقش سیاهی لشکر را ایفا مینمودن چنان تحت تاثیر قرار بگرفتن که خشتک ها به سر تا بیت شیخ سینه خیز برفتن.... از خاطرات شیخ آلفرد هیچ/پلان یکی از...
بالا