نتایح جستجو

  1. خیال شیشه ای

    سید علی صالحی

    تمام خنده هایم را نذر کرده ام تا تو همان باشی که صبح یکی از روزهای خدا عطر دستهایت، دلتنگی ام را به باد می سپارد . . . "سید علی صالحی"
  2. خیال شیشه ای

    ﻋﺸﻖ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺘﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ . ﻓﻘﻂ ﺷﮑﻠﺶ ﻋﻮﺽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﻫﻤﯿﻦ . ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻋﺸﻘﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯽ...

    ﻋﺸﻖ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺘﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ . ﻓﻘﻂ ﺷﮑﻠﺶ ﻋﻮﺽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﻫﻤﯿﻦ . ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻋﺸﻘﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﯾﺎ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﻏﺬﺍ ﺑﺒﺮﯼ ﯾﺎ ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﮐﻨﯽ ﻭ ﯾﺎ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺑﺮﻗﺼﯽ . ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﺣﺲ ﻫﺎ ﺿﻌﯿﻒ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ، ﺣﺲ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻗﺪﺭﺕ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﻨﺪ . ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ . ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺷﺮﯾﮑﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ . ﺗﻮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻏﺬﺍ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ . ﺑﻐﻠﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ . ﺑﺎ ﺁﻥ ﻣﯽ...
  3. خیال شیشه ای

    سیگــآر

    شب می آید و پس از شب ، تاریکی پس از تاریکی چشمها دستها و نفس ها و نفس ها و نفس ها... و صدای آب که فرو می ریزد قطره قطره قطره از شیر. بعد دو نقطه سرخ از دو سیگار روشن تیک تاک ساعت و دوقلب و دو تنهایی..! فروغم...
  4. خیال شیشه ای

    زندگی‌ همین است هر خاطره ، غروبی دارد هر غروبی ، خاطره ای و ما جایی‌ بینِ امید و انتظار چشم...

    زندگی‌ همین است هر خاطره ، غروبی دارد هر غروبی ، خاطره ای و ما جایی‌ بینِ امید و انتظار چشم می‌کشیم تا روزگار مان بگذرد گاهی‌ هم فرق نمی کند چگونه فقط بگذرد ....
  5. خیال شیشه ای

    :w12:

    :w12:
  6. خیال شیشه ای

    :w12:

    :w12:
  7. خیال شیشه ای

    خوشگلم اعصاب نداریا!!!:w02: فعلا من نگران چشای تو ام که داره از جاش در میاد!!:D

    خوشگلم اعصاب نداریا!!!:w02: فعلا من نگران چشای تو ام که داره از جاش در میاد!!:D
  8. خیال شیشه ای

    :gol:

    :gol:
  9. خیال شیشه ای

    البته بازار الان زیاد جالب نیست! اما ما از رو نمیریم:D

    البته بازار الان زیاد جالب نیست! اما ما از رو نمیریم:D
  10. خیال شیشه ای

    خوبه.خدا رو شکر. فعلا مشغولیم... شما چه میکنی دکتر جان؟!:D

    خوبه.خدا رو شکر. فعلا مشغولیم... شما چه میکنی دکتر جان؟!:D
  11. خیال شیشه ای

    کیس کیس ،آی لاو یووووووووووو:D

    کیس کیس ،آی لاو یووووووووووو:D
  12. خیال شیشه ای

    از غم خبری نبود اگر عشق نبود دل بود ولی چه سود اگر عشق نبود بی رنگ تر از نقطه ی موهومی بود این...

    از غم خبری نبود اگر عشق نبود دل بود ولی چه سود اگر عشق نبود بی رنگ تر از نقطه ی موهومی بود این دایره کبود اگر عشق نبود از آینه ها غبار خاموشی را عکس چه کسی زدود اگر عشق نبود در سینه ی هر سنگ، دلی در تپش است از این همه دل چه سود اگر عشق نبود بی عشق دلم جز گرهی کور چه بود؟ دل چشم نمی گشود...
  13. خیال شیشه ای

    مولانا

    گفتم دل و دین بر سر کارت کردم هر چیز که داشتم نثارت کردم گفتا تو که باشی که کنی یا نکنی آن من بودم که بیقرارت کردم. "مولانا"
  14. خیال شیشه ای

    به تو دست می سایم و جهان را در می یابم به تو می اندیشم و زمان را لمس می کنم معلق و بی انتها،...

    به تو دست می سایم و جهان را در می یابم به تو می اندیشم و زمان را لمس می کنم معلق و بی انتها، عریان. می وزم، می بارم، می تابم آسمان ام ستارگان و زمین و گندم عطر آگینی که دانه می بندد رقصان در جان سبز خویش. از تو عبور می کنم چنان که تندری از شب می درخشم و فرو می ریزم...
  15. خیال شیشه ای

    تنها کاری که باید انجام دهیم این است که درک کنیم همه مان بنا به دلیلی به این جهان آمده ایم که...

    تنها کاری که باید انجام دهیم این است که درک کنیم همه مان بنا به دلیلی به این جهان آمده ایم که باید نسبت به آن خود را متعهد کنیم. آنگاه هست که میتوانیم بر رنج‌های بزرگ و کوچک خود بخندیم و بدون ترس پیش برویم و آگاه باشیم که در هر گام ما مقصودی و منظوری نهفته است.
  16. خیال شیشه ای

    راهی به خدا دارد خلوتگه تنهایی... آنجا که روی از خود ، آنجا که به خود آیی... هر جا که سری بردم...

    راهی به خدا دارد خلوتگه تنهایی... آنجا که روی از خود ، آنجا که به خود آیی... هر جا که سری بردم در پرده تو را دیدم... تو پرده نشینی و من گمشده هر جایی... بیدار تو تا بودم رویای تو می دیدم... بیدار کن از خوابم ای شاهد رویایی... از چشم تو می خیزد هنگامه ی سر مستی... وز زلف تو می زاید انگیزه...
  17. خیال شیشه ای

    آن روزها رفتند و گم شدند آن کوچه های گیج از عطر اقاقی ها در ازدحام پر هیاهوی خیابانهای بی برگشت...

    آن روزها رفتند و گم شدند آن کوچه های گیج از عطر اقاقی ها در ازدحام پر هیاهوی خیابانهای بی برگشت و دختری که گونه هایش را با برگهای شمعدانی رنگ میزد، آه اکنون زنی تنهاست..!
  18. خیال شیشه ای

    بدترین حالت ماجرا این است که طاقتمان تمام شود و به روی خودمان نیاوریم و تا زمان مرگ ادامه...

    بدترین حالت ماجرا این است که طاقتمان تمام شود و به روی خودمان نیاوریم و تا زمان مرگ ادامه دهیم... خیلی ها اینطور زندگی می کنند. دست اندازِ کم طاقتی را رد کرده اند و افتاده اند توی سرازیری عادت...
  19. خیال شیشه ای

    هیچ وقت دوست نداشتم سوار هواپیما بشم! اما نه از ارتفاع می ترسیدم نه از سقوط کردن. فقط وسط تکان...

    هیچ وقت دوست نداشتم سوار هواپیما بشم! اما نه از ارتفاع می ترسیدم نه از سقوط کردن. فقط وسط تکان های شدید چاله های هوایی کسی رو نداشتم که دستش رو محکم بگیرم و بهش بگم، عزیزم، نگران نباش! چاله های هوایی تنهاییم رو محکم تر می کوبه تو سرم!
  20. خیال شیشه ای

    سپاس:D

    سپاس:D
بالا