نتایح جستجو

  1. narges224

    گاه گاهي دل من مي گيرد...بيشتر وقت غروب... آن زماني که خدا نيز پر از تنهايي ست...و اذان در پيش...

    گاه گاهي دل من مي گيرد...بيشتر وقت غروب... آن زماني که خدا نيز پر از تنهايي ست...و اذان در پيش است...من وضو خواهم ساخت... از خدا خواهم خواست که تو تنهانشوي ودلت پر ز خوشي هاي دمادم باشد
  2. narges224

    گاه گاهي دل من مي گيرد...بيشتر وقت غروب... آن زماني که خدا نيز پر از تنهايي ست...و اذان در پيش...

    گاه گاهي دل من مي گيرد...بيشتر وقت غروب... آن زماني که خدا نيز پر از تنهايي ست...و اذان در پيش است...من وضو خواهم ساخت... از خدا خواهم خواست که تو تنهانشوي ودلت پر ز خوشي هاي دمادم باشد
  3. narges224

    سلام شما خوبین؟ خداروشکر بهتره.امیدمون به خداست.خیلی روحیشم خراب شده. ممنونم که احوال...

    سلام شما خوبین؟ خداروشکر بهتره.امیدمون به خداست.خیلی روحیشم خراب شده. ممنونم که احوال پرسین.:gol::gol::gol:
  4. narges224

    حضورت در قلبم مثل نفس کشيدن است ، آرام ، بي صدا ، اما هميشگي !

    حضورت در قلبم مثل نفس کشيدن است ، آرام ، بي صدا ، اما هميشگي !
  5. narges224

    مثل اتاق زير شيرواني پر از خاطره ي بارانم ، کدام واژه مي فهمد برايت چقدر دلتنگم ؟

    مثل اتاق زير شيرواني پر از خاطره ي بارانم ، کدام واژه مي فهمد برايت چقدر دلتنگم ؟
  6. narges224

    مثل اتاق زير شيرواني پر از خاطره ي بارانم ، کدام واژه مي فهمد برايت چقدر دلتنگم ؟

    مثل اتاق زير شيرواني پر از خاطره ي بارانم ، کدام واژه مي فهمد برايت چقدر دلتنگم ؟
  7. narges224

    مثل اتاق زير شيرواني پر از خاطره ي بارانم ، کدام واژه مي فهمد برايت چقدر دلتنگم ؟

    مثل اتاق زير شيرواني پر از خاطره ي بارانم ، کدام واژه مي فهمد برايت چقدر دلتنگم ؟
  8. narges224

    به فکرنوازش دستهاي مني/بي آنکه بداني/دلم است که تنها مانده....../دستهايم،دوتايند!!ا

    به فکرنوازش دستهاي مني/بي آنکه بداني/دلم است که تنها مانده....../دستهايم،دوتايند!!ا
  9. narges224

    هـر بار که می خواهـم به سـمتت بیایم یادم مـی افتد ''دلتنگـی" هـرگز بهـانه خوبی برای تکـرار یک...

    هـر بار که می خواهـم به سـمتت بیایم یادم مـی افتد ''دلتنگـی" هـرگز بهـانه خوبی برای تکـرار یک خاطره نیسـت..
  10. narges224

    دلم خوش بود که يارم باوفابود/کمي اززندگيش ازآن مابود/ولي افسوس که فکرماغلط بود/که زنگ تفريحش...

    دلم خوش بود که يارم باوفابود/کمي اززندگيش ازآن مابود/ولي افسوس که فکرماغلط بود/که زنگ تفريحش احساس مابود
  11. narges224

    دلم خوش بود که يارم باوفابود/کمي اززندگيش ازآن مابود/ولي افسوس که فکرماغلط بود/که زنگ تفريحش...

    دلم خوش بود که يارم باوفابود/کمي اززندگيش ازآن مابود/ولي افسوس که فکرماغلط بود/که زنگ تفريحش احساس مابود
  12. narges224

    دلم خوش بود که يارم باوفابود/کمي اززندگيش ازآن مابود/ولي افسوس که فکرماغلط بود/که زنگ تفريحش...

    دلم خوش بود که يارم باوفابود/کمي اززندگيش ازآن مابود/ولي افسوس که فکرماغلط بود/که زنگ تفريحش احساس مابود
  13. narges224

    هـر بار که می خواهـم به سـمتت بیایم یادم مـی افتد ''دلتنگـی" هـرگز بهـانه خوبی برای تکـرار یک...

    هـر بار که می خواهـم به سـمتت بیایم یادم مـی افتد ''دلتنگـی" هـرگز بهـانه خوبی برای تکـرار یک خاطره نیسـت..
  14. narges224

    به فکرنوازش دستهاي مني/بي آنکه بداني/دلم است که تنها مانده....../دستهايم،دوتايند!!ا

    به فکرنوازش دستهاي مني/بي آنکه بداني/دلم است که تنها مانده....../دستهايم،دوتايند!!ا
  15. narges224

    مترسك گفت اي گندم تو گواه باش كه مرا براي ترساندن آفريدند اما من عاشق پرنده اي بودم كه از ترس‎...

    مترسك گفت اي گندم تو گواه باش كه مرا براي ترساندن آفريدند اما من عاشق پرنده اي بودم كه از ترس‎ ‎‏من از گرسنگي مرد
  16. narges224

    صبرکن سهراب،قايقت جا دارد؟ من هم از همهمه ي اهل زمين دلگيرم

    صبرکن سهراب،قايقت جا دارد؟ من هم از همهمه ي اهل زمين دلگيرم
  17. narges224

    با یه صلوات حاضری بزنید به هر نيتي(شفاي مريضان،سلامتي پدرومادرو...)

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
  18. narges224

    نردبان دلم شکسته است می شود برام کمی دعا کنید یا اگر خدا اجازه داد به جای من خدا خدا کنید راستش...

    نردبان دلم شکسته است می شود برام کمی دعا کنید یا اگر خدا اجازه داد به جای من خدا خدا کنید راستش دلم مثل یک نماز بین راه خسته وشکسته است می شود برای بی قراری دلم سفارشی به آن رفیق با وفا کنید.
  19. narges224

    يک نفر امد قرارم را گرفت / برگ و بار و شاخسارم را گرفت چهار فصل من بهار بود ، حيف / باد پائيزي...

    يک نفر امد قرارم را گرفت / برگ و بار و شاخسارم را گرفت چهار فصل من بهار بود ، حيف / باد پائيزي بهارم را گرفت اعتباري داشتم در پيش عشق / با نگاهي ، اعتبارم را گرفت عشق يا چيزي شبيه عشق بود / آمد و دار و ندارم را گرفت .
بالا