نتایح جستجو

  1. magsod

    مشاعرۀ سنّتی

    دل چون شکسته سازم ز گذشته‌های شیرین چه ترانه‌های‌ محزون که به یادگار دارد:biggrin: دیروز که چشم تو بمن در نگریست خلقی به هزار دیده بر من بگریست هر روز هزار بار در عشق توام میباید مرد و باز میباید زیست
  2. magsod

    *** آشنایی و گفتگوی بچه های کامپیوتر....***

    من این ترم مدار منطقی دارم و خود خوانه کسی به این درس تسلط داره بیاد کمک .
  3. magsod

    مشاعرۀ سنّتی

    مردان تو دل به مهر گردون ننهند لب بر لب این کاسه پر خون ننهند در دایره اهل وفا چون پرگار گر سر بنهند پای بیرون ننهند ابوسعید
  4. magsod

    مشاعرۀ سنّتی

    در کعبه اگر دل سوی غیرست ترا طاعت همه فسق و کعبه دیر است ترا ور دل به خدا و ساکن میکده ای می نوش که عاقبت بخیر است ترا
  5. magsod

    مشاعرۀ سنّتی

    تا تو سگ نفس را فرمان باشی اهو چشمان ز تو گریزان باشند
  6. magsod

    مشاعرۀ سنّتی

    سر مایه درد زدست اسان ندهم دل بر نکنم زدوست تا جان ندهم از دوست که یاد گار دردی دارم ان درد به صد هزار درمان ندهم
  7. magsod

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    تابلوست که این و یه معمار نوشته نه یه شاعر. البته برای یه معمار بدک نیست . شوخی کردم ولی ظرافت نداره
  8. magsod

    مشاعرۀ سنّتی

    دل جای تو شد و گرنه پر خون کنمش در دیده تویی وگرنه جیحون کنمش امید وصال تست جانرا ورنه به هزار حیله بیرون کنمش
  9. magsod

    مشاعرۀ سنّتی

    یاران ره عشق منزل ندارد این بحر مواج ساحل ندارد
  10. magsod

    مشاعرۀ سنّتی

    شاها زدعای مرد اگاه بترس وز سوز دل و اه سحرگاه بترس بر لشکر و بر سپاه خود غره مشو از امدن سیل به نا گاه بترس
  11. magsod

    *** آشنایی و گفتگوی بچه های کامپیوتر....***

    من حیرانم عجب تاپیکی هم سیاست هم برنامه هم اموزش هم بحث وگفتگو حالا باید چی کار کنیم؟
  12. magsod

    مشاعرۀ سنّتی

    تا چند حدیث قامت و زلف نگار تا کی باشی تو طالب بوس و کنار گر زانکه نه ای دروغزن عاشق وار در عشق چو او هزارچون او بگذار
  13. magsod

    مشاعرۀ سنّتی

    دیروز به توبه ای شکستم ساغر و امروز به ساغری شکستم توبه از بس که شکستم و ببستم توبه فریاد همی کند زدستم توبه
  14. magsod

    مشاعرۀ سنّتی

    من بی تو دمی قرار نتوانم کرد احسان تو را شمار نتوانم کرد
  15. magsod

    *** آشنایی و گفتگوی بچه های کامپیوتر....***

    تاپیک خوبییه منم هستم .منم ترم دومییم
  16. magsod

    مشاعرۀ سنّتی

    تا درد رسید چشم خونخوار ترا خواهم که کشد جان من ازار ترا
  17. magsod

    مشاعرۀ سنّتی

    شاها زدعای مرد اگاه بترس وز سوز دل و اه سحرگاه بترس
  18. magsod

    مشاعرۀ سنّتی

    دردم از یار است و درمان نیز هم دل فدای او شد جان نیز هم
  19. magsod

    مشاعرۀ سنّتی

    در بزم تو ای شوخ منم زار و اسیر وز کشتن من هیچ نداری تقصیر با غیر سخن گویی که از رشک بسوز سویم نکنی نگه که از غصه بمیر
  20. magsod

    مشاعرۀ سنّتی

    تا ظن نبری کز ان جهان می ترسم وز مردن و از کندن جان می ترسم چون مرگ حقست چرا ترسم ازو من خویش پرستم واز ان می ترسم
بالا