نتایح جستجو

  1. succulent

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    نمی خواهم به جز من دوستار دیگری باشی نمی خواهم برای لحظه ای حتی به فکر دیگری باشی نمی خواهم صفای خنده ات را دیگری بیند نمی خواهم کسی نامش به لبهای تو بنشیند نمی خواهم به غیر از من بگیرد دست تو، دستی نمی خواهم کسی یارت شود در راه این هستی
  2. succulent

    مشاعره از اون طرف

    یکی جای دارد سر اندر سحاب/ به خارا برآورده از قعر آب
  3. succulent

    مشاعره عرفانی

    یارب از دلهای ما شور . محبت را مگیر این توکل، این توسل، این ارادت را مگیر
  4. succulent

    سلام نغمه عزیز خیلی خیلی قشنگ بود. تو بارانی و من باران پرستم/ تو دریایی من امواج تو هستم اگر...

    سلام نغمه عزیز خیلی خیلی قشنگ بود. تو بارانی و من باران پرستم/ تو دریایی من امواج تو هستم اگر روزی بپرسی، باز گویم/ تو من هستی و من نقش تو هستم
  5. succulent

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد/ وآن راز که در دل بنهفتم به در افتاد از راه نظر مرغ دلم گشت هواگیر/ ای دیده نگه کن که به دام که در افتاد دردا که از آن آهوی مشکین سیه چشم/ چون نافه بسی خون دلم در جگر افتاد مژگان تو تا تیغ جهانگیر برآورد/ بس کشته دل زنده که بر یکدگر افتاد از رهگذر خاک سر کوی شما...
  6. succulent

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    میی در کاسه چشم است ساقی را بنام ایزد/ که مستی می کند با عقل و می بخشد خماری خویش
  7. succulent

    // ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

    چشم دل را به تماشاي خدا باز كنيم نغمه ی دل به تمناي رخ اش ساز كنيم دلمان گاه شود تنگ، به آن خالق پاك به سلامي،دلِ تنگش به دل احراز كنيم در چنين عصر پر از حيله و نيرنگ و ريا ياداو چاره درد است، به او راز كنيم گشته دنيا قفس مرغ دل خايف ما پرِ تهذيب خدايا ، بده پرواز كنيم مرغ دل پر بكشيد از قفس...
  8. succulent

    چشم دل را به تماشاي خدا باز كنيم نغمه ی دل به تمناي رخ اش ساز كنيم دلمان گاه شود تنگ، به آن...

    چشم دل را به تماشاي خدا باز كنيم نغمه ی دل به تمناي رخ اش ساز كنيم دلمان گاه شود تنگ، به آن خالق پاك به سلامي،دلِ تنگش به دل احراز كنيم در چنين عصر پر از حيله و نيرنگ و ريا ياداو چاره درد است، به او راز كنيم گشته دنيا قفس مرغ دل خايف ما پرِ تهذيب خدايا ، بده پرواز كنيم مرغ دل پر بكشيد از قفس...
  9. succulent

    مشاعره عرفانی

    مرغ زیرک نشود در چمنش پرده سرای/ هربهاری که ز دنبال خزانی دارد
  10. succulent

    مشاعره از اون طرف

    به جایی که سیمرغ را خانه بود/ بدان خانه آن خُرد بیگانه بود
  11. succulent

    مشاعره با شعر سعدی

    می‌سوزد و همچنان هوادار می‌میرد و همچنان دعاگوست
  12. succulent

    تـن تـو آهـنگی است و تـن من کلمه ای است که در آن می نـشیند تا نـغمه ای در وجود آیـد سروده ی که...

    تـن تـو آهـنگی است و تـن من کلمه ای است که در آن می نـشیند تا نـغمه ای در وجود آیـد سروده ی که تـداوم را می تـپد در نگاهت همه ی مهـربـانی هاست: قـاصدی که زنـدگی را خبر می دهد. و در سکـوتـت همه صداها فـریـادی که بـودن را تـجربـه می کـند. احمد شاملو
  13. succulent

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم/ بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد/ مرا روزی مباد آندم که بی یاد تو بنشینم جهان پیر است و بی بنیاد از این فرهاد کُش فریاد/ که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم زتاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل/ بیآر ای باد شبگردی...
  14. succulent

    مشاعره عرفانی

    شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین/ اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم حافظ
  15. succulent

    مشاعره با شعر سعدی

    ای کاش مرا نظر نبودی/ چون حظ نظر برابرم نیست
  16. succulent

    مشاعره از اون طرف

    صلاح کار کجا و من خراب کجا؟ ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا
  17. succulent

    آهنگ خوش سه تار تقدیم تو باد/ آرایش گلهای بهار تقدیم تو باد گویند که عشق هدیه پاک خداست/ این...

    آهنگ خوش سه تار تقدیم تو باد/ آرایش گلهای بهار تقدیم تو باد گویند که عشق هدیه پاک خداست/ این هدیه هزار بار تقدیم تو باد
  18. succulent

    مشاعره عرفانی

    نه هر کو نقش نظمی زد، کلامش دلپذیر افتد/ تَذَرْوِ طُرفه من گیرم، که چالاک است شاهینم حافظ
  19. succulent

    شب

    دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی/ کز عکس روی او شب هجران سرآمدی تعبیر خواب چیست؟ یار سفر کرده میرسد/ ای کاش هر چه زودتر از در درآمدی
  20. succulent

    مناظره(گفتگو با اشعار)

    درخت دوستی بنشان که کام دل ببار آرد/ نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد چو مهمان خراباتی به حرمت باش با رندان/ که درد سرکشی جانا گرت مستی خمار آرد شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما/ بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد
بالا