یه بوم خالی و سفید
تو یه اتاق یخ زده
جلوش پر از رنگ سیاه با یکی که حالش بده
دراز شدم کف اتاق
پنجره ها تا ته بازن
تو دنیایی که من توشم خرسا به موشا میبازن
میرم سراغ بوم و رنگ
شروع میشه دوباره جنگ
منو قلموم با همیم
میون این اتاق تنگ
اول صداتو میکشم
بعد میرسم به خنده هات
حقه هاتم رو میکنم
بعد...