نتایح جستجو

  1. floe

    آرامش...

    سطری آسودگی تکيه‌گاهی نيست تکيه‌گاهی نيست زندگی در ابرهای پيرامون رويا مشوش سايه‌های درهم بگذار سطری بياسايم بگذار سطری بياسايم.
  2. floe

    کوچه های تنهایی

    مرگ موج آن شب که آسمان شکوفه‌ساز بود آن شب که ماه نقره‌ای گيسوان در آينه زمين شانه می‌کرد و تارتار موی را بر فتاده تخته‌سنگ بر موجهای رام می‌آويخت آن شب که مرغ شکارگر خسته از روز بيدار نشسته بود آن شب که تار و پود سوخته مرد ماهيگير بر پيکر ساحل پيچيده بود آن شب که قايق چوبی پير بسته بر تيرکی...
  3. floe

    گریه کن ای دل..........

    لکه‌های خون بر بالهای سپيد آه عشق عشق ای مرگ لرزان ای حصار ياد من در پريشانحالی و آشفتگی گوهر تابناک به مرداب افتاده را چه سود يا هشدار من بر کوهساران که حتی خسی از جا نجنبيد از خروشانی لاله‌های سرخ صحرا آه عشق عشق سوسوی آخرينی زفانوس شکسته اميد بر اين پرستوی مسافر احساس من ترانه مرغان مهاجر...
  4. floe

    گفتگوهای تنهایی

    مرگ فواره در نی‌نی چشمانم چو فواره‌ای روئيد بالا رفت بالاتر آرام اوج گرفت آرامتر مرد و صدای تعزيه‌خوان در لابلای آبها و شرشرها کودکی خموش بود کاش در آسمان فواره‌ها عروسی بود تا دامنش را خيس کنند و چشمانش را از اشک شادی لبريز من هرگز مرگ فواره‌ها را دوست ندارم چرا کسی به فکر فواره‌ها نيست مگر...
  5. floe

    كوي دوست

    شعر شب ديشب ماه باز كنار پنجره نشسته بود دسته گلی از مهتاب را بی اشاره من بر طاقچه دلم نهاد باز بی اجازه من از پنجره ذهن من گذشت و به نرمی روی فرش زبر زندگی نشست. آرام به ديوار آبی خانه‌ام تكيه داد و با سر انگشتان سردش شاخه گلی به قاب عكس جوانيم هديه داد هميشه اينگونه می‌آيد وقتی دلم گرفته است...
  6. floe

    فراق یار

    ای ز غم فراق تو جان مرا شکایتی بر در تو نشسته‌ام منتظر عنایتی گر چه بمیرم از غمت هم نکنی به من نظر ور همه خون کنی دلم، هم نکنم شکایتی ورچه نثار تو کنم جان، نرهم ز درد تو نیست از آنکه تا ابد عشق تو را نهایتی دل ز فراق گشت خون، جان به لب آمد از غمت زحمتم آید، ار کنم از غم تو حکایتی برد ز من هوای...
  7. floe

    دفتر مدیریت تالار ادبیات

    محسن جان این سمت رو بهت تبریک میگم. برات آرزوی موفقیت دارم.:gol:
  8. floe

    این جدال رو بذار واسه بعد شاید بعدا بهت گفتم ...... من دیگه برم راستی اگه امشب دلت پر کشید منو...

    این جدال رو بذار واسه بعد شاید بعدا بهت گفتم ...... من دیگه برم راستی اگه امشب دلت پر کشید منو فراموش نکنی واقعا به دعا محتاجم:cry: بای
  9. floe

    وای که چقدر بیرحمی ...:w05: نوشییییییییییییییییی :w06: بیا و یواشی در گوشم بگو... د بگو دیگه...

    وای که چقدر بیرحمی ...:w05: نوشییییییییییییییییی :w06: بیا و یواشی در گوشم بگو... د بگو دیگه .... من میخوام برم نمخوای بگی.....:(
  10. floe

    شعر نو

    سلامت را نمي خواهند پاسخ گفت سرها در گريبان است كسي سر بر نيارد كرد پاسخ گفتن و ديدار ياران را نگه جز پيش پا را ديد ، نتواند كه ره تاريك و لغزان است وگر دست محبت سوي كسي يازي به اكراه آورد دست از بغل بيرون كه سرما سخت سوزان است نفس ، كز گرمگاه سينه مي آيد برون ، ابري شود تاريك چو ديدار...
  11. floe

    فهمیدم دیگه بزار ببینم مث اینکه نفهمیدم!!!:question: خب بگو دیگه زودباش ...:w06:

    فهمیدم دیگه بزار ببینم مث اینکه نفهمیدم!!!:question: خب بگو دیگه زودباش ...:w06:
  12. floe

    فهمیدم فهمیدم :w42: وای وای وای ببین چی که نگفتی!!! ایول دستخوش. آخه من .....

    فهمیدم فهمیدم :w42: وای وای وای ببین چی که نگفتی!!! ایول دستخوش. آخه من .....
  13. floe

    آی دختر لجباز.... ببین چقدر هم سمجه!! من نمیگم:whistle:

    آی دختر لجباز.... ببین چقدر هم سمجه!! من نمیگم:whistle:
  14. floe

    خب بگو دیگه چی گفتی... من دارم از کنجکاوی میمیرم

    خب بگو دیگه چی گفتی... من دارم از کنجکاوی میمیرم
  15. floe

    :gol: آره راست میگی به هواپیمایی ایران نمیشه اعتماد کرد..:cry::cry: در ضمن من اصلا هم بی معرفت...

    :gol: آره راست میگی به هواپیمایی ایران نمیشه اعتماد کرد..:cry::cry: در ضمن من اصلا هم بی معرفت نیستم... همه دروغ میگن... حالا باشه نگو خودم میفهمم که چی گفتی ...صبر کن ....:thumbsup2:
  16. floe

    آرزوهای گمشده...

    تو قله ی خیالی و تسخیر تو محال بخت منی که خوابی و تعبیر تو محال ای همچو شعر حافظ و تفسیر مثنوی شرح تو غیر ممکن و تفسیر تو محال عنقای بی نشانی و سیمرغ کوه قاف تفسیر رمز و راز اساطیر تو محال بیچاره ی دچار تو را چره جز تو چیست ؟ چون مرگ ، ناگزیری و تدبیر تو محال ای عشق ، ای سرشت من ، ای سرنوشت...
  17. floe

    گفتگوهای تنهایی

    خسته ام از آرزوها ، آرزوهای شعاری شوق پرواز مجازی ، بالهای استعاری لحظه های کاغذی را ، روز و شب تکرار کردن خاطرات بایگانی ، زندگی های اداری آفتاب زرد و غمگین ، پله های رو به پایین سقفهای سرد و سنگین ، آسمانهای اجاری با نگاهی سرشکسته ، چشمهایی پینه بسته خسته از درهای بسته ، خسته از چشم...
  18. floe

    رفتن...

    تا به کی باید رفت از دياری به دياری ديگر نتوانم ، نتوانم جستن هر زمان عشقی و ياری دیگر کاش ما آن دو پرستو بودیم که همه عمر سفر می کردیم از بهاری به بهار دیگر آه ، اکنون ديریست که فرو ریخته در من، گوئی ، تيره آواری از ابر گران چو می آميزم، با بوسه ی تو روی لبهایم ، می پندارم می سپارد جان عطری...
  19. floe

    گریه کن ای دل..........

    با تنهایم خلوت می کنم به گذشته بر بال خیال پر پرواز به فراسوی محال از توانایی تنهایی خود میگیرم به عاریت قطرات خیس سکوت در فضای بیکران وجود بی هراس از عدم بی تمنا از خواهش نفس پرواز با بال خیال بر فراز پست ترین ارتفاع به دنبال همدمی همچون خود میگردم تا بیابم و ببینم بر نخواهم گشت تا...
  20. floe

    آرامش...

    صدای تو سکوتم را می شکند در طلاتم تنهای در میان غوغای سکوت در میان ریزش غم از قله غم در زیر آوار سکوت در میان فریاد سکوت میشکند شیشه مکدر تنهایی را طنین صدای تو
بالا