نتایح جستجو

  1. succulent

    خدا به سه طریق به شما جواب میدهد: می گوید بله و آنچه را که خواسته اید به شما میدهد می گوید نه و...

    خدا به سه طریق به شما جواب میدهد: می گوید بله و آنچه را که خواسته اید به شما میدهد می گوید نه و چیز بهتری را به شما میدهد می گوید صبر کن و بهترین را به شما میدهد
  2. succulent

    زمان تصمیم میگیرد با چه کسی روبرو شوید قلبتان تعیین میکند در زندگی چه کسی را می خواهید و...

    زمان تصمیم میگیرد با چه کسی روبرو شوید قلبتان تعیین میکند در زندگی چه کسی را می خواهید و رفتارتان مشخص میکند چه کسی در زندگیتان خواهد ماند. ارزشمندترین مکانهایی که در دنیا می توان حضور داشت: در فکر کسی... در دعای کسی... و در قلب کسی است.
  3. succulent

    زمان تصمیم میگیرد با چه کسی روبرو شوید قلبتان تعیین میکند در زندگی چه کسی را می خواهید و...

    زمان تصمیم میگیرد با چه کسی روبرو شوید قلبتان تعیین میکند در زندگی چه کسی را می خواهید و رفتارتان مشخص میکند چه کسی در زندگیتان خواهد ماند. ارزشمندترین مکانهایی که در دنیا می توان حضور داشت: در فکر کسی... در دعای کسی... و در قلب کسی است.
  4. succulent

    زمان تصمیم میگیرد با چه کسی روبرو شوید قلبتان تعیین میکند در زندگی چه کسی را می خواهید و...

    زمان تصمیم میگیرد با چه کسی روبرو شوید قلبتان تعیین میکند در زندگی چه کسی را می خواهید و رفتارتان مشخص میکند چه کسی در زندگیتان خواهد ماند. ارزشمندترین مکانهایی که در دنیا می توان حضور داشت: در فکر کسی... در دعای کسی... و در قلب کسی است.
  5. succulent

    زبانم را نمی فهمی ، نگاهم را نمی بینی ز اشکم بی خبر ماندی و آهم را نمی بینی سخن ها خفته در چشمم...

    زبانم را نمی فهمی ، نگاهم را نمی بینی ز اشکم بی خبر ماندی و آهم را نمی بینی سخن ها خفته در چشمم ، نگاهم صد زبان دارد سیه چشمان مگر طرز نگاهم را نمی بینی گناهم چیست جز عشقت ، روی از من چه می پوشی مگر ای ماه ، چشم بی گناهم را نمی بینی سیه مژگان من ، موی سپیدم را نگاهی کن سپید اندام من ، روز...
  6. succulent

    زبانم را نمی فهمی ، نگاهم را نمی بینی ز اشکم بی خبر ماندی و آهم را نمی بینی سخن ها خفته در چشمم...

    زبانم را نمی فهمی ، نگاهم را نمی بینی ز اشکم بی خبر ماندی و آهم را نمی بینی سخن ها خفته در چشمم ، نگاهم صد زبان دارد سیه چشمان مگر طرز نگاهم را نمی بینی گناهم چیست جز عشقت ، روی از من چه می پوشی مگر ای ماه ، چشم بی گناهم را نمی بینی سیه مژگان من ، موی سپیدم را نگاهی کن سپید اندام من ، روز...
  7. succulent

    زبانم را نمی فهمی ، نگاهم را نمی بینی ز اشکم بی خبر ماندی و آهم را نمی بینی سخن ها خفته در چشمم...

    زبانم را نمی فهمی ، نگاهم را نمی بینی ز اشکم بی خبر ماندی و آهم را نمی بینی سخن ها خفته در چشمم ، نگاهم صد زبان دارد سیه چشمان مگر طرز نگاهم را نمی بینی گناهم چیست جز عشقت ، روی از من چه می پوشی مگر ای ماه ، چشم بی گناهم را نمی بینی سیه مژگان من ، موی سپیدم را نگاهی کن سپید اندام من ، روز...
  8. succulent

    سلام یه نامه ی بی عبور اومده از راه دور بهت بگه مهربون نشو تو نا مهربون صدات نمیاد دیگه نگات و...

    سلام یه نامه ی بی عبور اومده از راه دور بهت بگه مهربون نشو تو نا مهربون صدات نمیاد دیگه نگات و من ندیدم دلم می خواد دوباره کنار تو بشینم عزیز مهربونم همیشه هم زبونم تویی آرومه جونم تویی ورد زبونم تویی دعای شبهام تویی خورشید روزام غروب نکنی یه وقتی عمرم میره به سختی به عشق دیدن تو رفتم در خونتون...
  9. succulent

    سلام یه نامه ی بی عبور اومده از راه دور بهت بگه مهربون نشو تو نا مهربون صدات نمیاد دیگه نگات و...

    سلام یه نامه ی بی عبور اومده از راه دور بهت بگه مهربون نشو تو نا مهربون صدات نمیاد دیگه نگات و من ندیدم دلم می خواد دوباره کنار تو بشینم عزیز مهربونم همیشه هم زبونم تویی آرومه جونم تویی ورد زبونم تویی دعای شبهام تویی خورشید روزام غروب نکنی یه وقتی عمرم میره به سختی به عشق دیدن تو رفتم در خونتون...
  10. succulent

    سلام یه نامه ی بی عبور اومده از راه دور بهت بگه مهربون نشو تو نا مهربون صدات نمیاد دیگه نگات و...

    سلام یه نامه ی بی عبور اومده از راه دور بهت بگه مهربون نشو تو نا مهربون صدات نمیاد دیگه نگات و من ندیدم دلم می خواد دوباره کنار تو بشینم عزیز مهربونم همیشه هم زبونم تویی آرومه جونم تویی ورد زبونم تویی دعای شبهام تویی خورشید روزام غروب نکنی یه وقتی عمرم میره به سختی به عشق دیدن تو رفتم در خونتون...
  11. succulent

    هان ای چکاوک نغمه سرا نغمه ای را بسرا نغمه ای از دل نغمه ای ازجان بسرا نغمه ای تا کوک کنی گوش...

    هان ای چکاوک نغمه سرا نغمه ای را بسرا نغمه ای از دل نغمه ای ازجان بسرا نغمه ای تا کوک کنی گوش مرا تا شنوم صدای رشد نارونی جوان صدای خزنده ریشه ای که رسوخ می کند در خاک می کاود در عمق آب آه شبنمی می غلطد از گلبرگ می طراود باد می شکند پوسته ای سخت پیله تنیده ای محبوس بال می گیرد کرمی برای پرواز می...
  12. succulent

    آتش زدی به خرمن دستانم / با پیچ و تاب زلف پریشانت لبهای گُر گرفته من وا شد / وقتی رسید سیب...

    آتش زدی به خرمن دستانم / با پیچ و تاب زلف پریشانت لبهای گُر گرفته من وا شد / وقتی رسید سیب زنخدانت در گیر و دار چشم تو گیر افتاد / آهوی چشمهای بیابانیم گم شد نگاه سر به گریبانم / در لابلای مردُم ِ چشمانت اردیبهشت در خَم ِ فروردین/ چرخید و رفت تا تهِ شهریور پاییز با تمام غزلهایش / شد شاه ِ فصلهای...
  13. succulent

    آتش زدی به خرمن دستانم / با پیچ و تاب زلف پریشانت لبهای گُر گرفته من وا شد / وقتی رسید سیب...

    آتش زدی به خرمن دستانم / با پیچ و تاب زلف پریشانت لبهای گُر گرفته من وا شد / وقتی رسید سیب زنخدانت در گیر و دار چشم تو گیر افتاد / آهوی چشمهای بیابانیم گم شد نگاه سر به گریبانم / در لابلای مردُم ِ چشمانت اردیبهشت در خَم ِ فروردین/ چرخید و رفت تا تهِ شهریور پاییز با تمام غزلهایش / شد شاه ِ فصلهای...
  14. succulent

    آتش زدی به خرمن دستانم / با پیچ و تاب زلف پریشانت لبهای گُر گرفته من وا شد / وقتی رسید سیب...

    آتش زدی به خرمن دستانم / با پیچ و تاب زلف پریشانت لبهای گُر گرفته من وا شد / وقتی رسید سیب زنخدانت در گیر و دار چشم تو گیر افتاد / آهوی چشمهای بیابانیم گم شد نگاه سر به گریبانم / در لابلای مردُم ِ چشمانت اردیبهشت در خَم ِ فروردین/ چرخید و رفت تا تهِ شهریور پاییز با تمام غزلهایش / شد شاه ِ فصلهای...
  15. succulent

    هوا سنگین ماتم بود زمین غمگین هر غم بود میان دود و آتش بود همان یک جرعه خواهش محبت بود، محبت...

    هوا سنگین ماتم بود زمین غمگین هر غم بود میان دود و آتش بود همان یک جرعه خواهش محبت بود، محبت بود. محبت آسمانی بود که عشقش را زمینی کرد محبت دیدنی تر بود محبت را درونی کرد میان هر بوستان را پر از خار محبت کرد درون دردِ هر کس پر از گَردِ محبت کرد محبت آسمانی بود محبت را زمینی کرد محبت دیدنی تر بود...
  16. succulent

    هوا سنگین ماتم بود زمین غمگین هر غم بود میان دود و آتش بود همان یک جرعه خواهش محبت بود، محبت...

    هوا سنگین ماتم بود زمین غمگین هر غم بود میان دود و آتش بود همان یک جرعه خواهش محبت بود، محبت بود. محبت آسمانی بود که عشقش را زمینی کرد محبت دیدنی تر بود محبت را درونی کرد میان هر بوستان را پر از خار محبت کرد درون دردِ هر کس پر از گَردِ محبت کرد محبت آسمانی بود محبت را زمینی کرد محبت دیدنی تر بود...
  17. succulent

    هوا سنگین ماتم بود زمین غمگین هر غم بود میان دود و آتش بود همان یک جرعه خواهش محبت بود، محبت...

    هوا سنگین ماتم بود زمین غمگین هر غم بود میان دود و آتش بود همان یک جرعه خواهش محبت بود، محبت بود. محبت آسمانی بود که عشقش را زمینی کرد محبت دیدنی تر بود محبت را درونی کرد میان هر بوستان را پر از خار محبت کرد درون دردِ هر کس پر از گَردِ محبت کرد محبت آسمانی بود محبت را زمینی کرد محبت دیدنی تر بود...
  18. succulent

    ای دست تو امیدم ، با دست تو گل چیدم گلهــای محبـت را ، در دســـت تو بوئیــدم باور نکنــی...

    ای دست تو امیدم ، با دست تو گل چیدم گلهــای محبـت را ، در دســـت تو بوئیــدم باور نکنــی جانــــا ، غوغــــای درونــــم را پیمانه دل پر شـد ، آندم که تــو را دیـــدم
  19. succulent

    ای دست تو امیدم ، با دست تو گل چیدم گلهــای محبـت را ، در دســـت تو بوئیــدم باور نکنــی...

    ای دست تو امیدم ، با دست تو گل چیدم گلهــای محبـت را ، در دســـت تو بوئیــدم باور نکنــی جانــــا ، غوغــــای درونــــم را پیمانه دل پر شـد ، آندم که تــو را دیـــدم
  20. succulent

    ای دست تو امیدم ، با دست تو گل چیدم گلهــای محبـت را ، در دســـت تو بوئیــدم باور نکنــی...

    ای دست تو امیدم ، با دست تو گل چیدم گلهــای محبـت را ، در دســـت تو بوئیــدم باور نکنــی جانــــا ، غوغــــای درونــــم را پیمانه دل پر شـد ، آندم که تــو را دیـــدم
بالا