نتایح جستجو

  1. succulent

    نفس ... نفس... نفس... اینجا هوا نمی آيد بله؟ نمی شنوم! هان؟ صدا نمی آید! هوای غربت اینجا چه...

    نفس ... نفس... نفس... اینجا هوا نمی آيد بله؟ نمی شنوم! هان؟ صدا نمی آید! هوای غربت اینجا چه قدر سنگین است! به این طرفها یک آشنا نمی آید؟! کسی که می شنود این سکوت ممتد را کجای حادثه مانده؟ چرانمی آید؟ آهای مردم بالای کوه ها چه خبر؟ در اتظار بمانیم؟یا نمی آید؟ در انتظار بمانیم یا...
  2. succulent

    نفس ... نفس... نفس... اینجا هوا نمی آيد بله؟ نمی شنوم! هان؟ صدا نمی آید! هوای غربت اینجا چه...

    نفس ... نفس... نفس... اینجا هوا نمی آيد بله؟ نمی شنوم! هان؟ صدا نمی آید! هوای غربت اینجا چه قدر سنگین است! به این طرفها یک آشنا نمی آید؟! کسی که می شنود این سکوت ممتد را کجای حادثه مانده؟ چرانمی آید؟ آهای مردم بالای کوه ها چه خبر؟ در اتظار بمانیم؟یا نمی آید؟ در انتظار بمانیم یا...
  3. succulent

    نفس ... نفس... نفس... اینجا هوا نمی آيد بله؟ نمی شنوم! هان؟ صدا نمی آید! هوای غربت اینجا چه...

    نفس ... نفس... نفس... اینجا هوا نمی آيد بله؟ نمی شنوم! هان؟ صدا نمی آید! هوای غربت اینجا چه قدر سنگین است! به این طرفها یک آشنا نمی آید؟! کسی که می شنود این سکوت ممتد را کجای حادثه مانده؟ چرانمی آید؟ آهای مردم بالای کوه ها چه خبر؟ در اتظار بمانیم؟یا نمی آید؟ در انتظار بمانیم یا...
  4. succulent

    حالا که فکرمی کنم انگار سالهاست که چشم تو در آينه اين خيالهاست! آيينه ای که جز تو در آن منعکس...

    حالا که فکرمی کنم انگار سالهاست که چشم تو در آينه اين خيالهاست! آيينه ای که جز تو در آن منعکس نشد آيينه ای که فارغ ازين قيل و قالهاست امکان نداشت هيچکس ... اما کنار تو امکان اتفاق تمام محالهاست! فرصت برای با تو نشستن،قدم زدن آماده باش فرصت پرواز بالهاست شايد خدا مرا به تو... شايد خدا تو را...
  5. succulent

    حالا که فکرمی کنم انگار سالهاست که چشم تو در آينه اين خيالهاست! آيينه ای که جز تو در آن منعکس...

    حالا که فکرمی کنم انگار سالهاست که چشم تو در آينه اين خيالهاست! آيينه ای که جز تو در آن منعکس نشد آيينه ای که فارغ ازين قيل و قالهاست امکان نداشت هيچکس ... اما کنار تو امکان اتفاق تمام محالهاست! فرصت برای با تو نشستن،قدم زدن آماده باش فرصت پرواز بالهاست شايد خدا مرا به تو... شايد خدا تو را...
  6. succulent

    حالا که فکرمی کنم انگار سالهاست که چشم تو در آينه اين خيالهاست! آيينه ای که جز تو در آن منعکس...

    حالا که فکرمی کنم انگار سالهاست که چشم تو در آينه اين خيالهاست! آيينه ای که جز تو در آن منعکس نشد آيينه ای که فارغ ازين قيل و قالهاست امکان نداشت هيچکس ... اما کنار تو امکان اتفاق تمام محالهاست! فرصت برای با تو نشستن،قدم زدن آماده باش فرصت پرواز بالهاست شايد خدا مرا به تو... شايد خدا تو را...
  7. succulent

    آدمک آخر دنیاست ،بخند آدمک مرگ همین جاست،بخند آن خدایی که بزرگش خواندی به خدا مثل تو تنهاست ،...

    آدمک آخر دنیاست ،بخند آدمک مرگ همین جاست،بخند آن خدایی که بزرگش خواندی به خدا مثل تو تنهاست ، بخند دستخطی که تو را عاشق کرد شوخی کاغذی ماست ، بخند فکر کن درد تو ارزشمند است فکر کن گریه چه زیباست،بخند صبح فردا به شبت نیست ، که نیست تازه انگار که فرداست،بخند راستی آنچه که یادت دادیم پر زدن...
  8. succulent

    آدمک آخر دنیاست ،بخند آدمک مرگ همین جاست،بخند آن خدایی که بزرگش خواندی به خدا مثل تو تنهاست ،...

    آدمک آخر دنیاست ،بخند آدمک مرگ همین جاست،بخند آن خدایی که بزرگش خواندی به خدا مثل تو تنهاست ، بخند دستخطی که تو را عاشق کرد شوخی کاغذی ماست ، بخند فکر کن درد تو ارزشمند است فکر کن گریه چه زیباست،بخند صبح فردا به شبت نیست ، که نیست تازه انگار که فرداست،بخند راستی آنچه که یادت دادیم پر زدن...
  9. succulent

    آدمک آخر دنیاست ،بخند آدمک مرگ همین جاست،بخند آن خدایی که بزرگش خواندی به خدا مثل تو تنهاست ،...

    آدمک آخر دنیاست ،بخند آدمک مرگ همین جاست،بخند آن خدایی که بزرگش خواندی به خدا مثل تو تنهاست ، بخند دستخطی که تو را عاشق کرد شوخی کاغذی ماست ، بخند فکر کن درد تو ارزشمند است فکر کن گریه چه زیباست،بخند صبح فردا به شبت نیست ، که نیست تازه انگار که فرداست،بخند راستی آنچه که یادت دادیم پر زدن...
  10. succulent

    با تو از خاطره ها سرشارم. با تو تا آخر شب بیدارم . عشق من دست تو یعنی خورشید. گرمی دست تو را کم...

    با تو از خاطره ها سرشارم. با تو تا آخر شب بیدارم . عشق من دست تو یعنی خورشید. گرمی دست تو را کم دارم ... می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی .
  11. succulent

    می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط...

    می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی . ولنتاین مبارک
  12. succulent

    می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط...

    می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی . ولنتاین مبارک
  13. succulent

    می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط...

    می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی . ولنتاین مبارک
  14. succulent

    می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط...

    می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی . ولنتاین مبارک
  15. succulent

    می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط...

    می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی . ولنتاین مبارک
  16. succulent

    با تو از خاطره ها سرشارم. با تو تا آخر شب بیدارم . عشق من دست تو یعنی خورشید. گرمی دست تو را کم...

    با تو از خاطره ها سرشارم. با تو تا آخر شب بیدارم . عشق من دست تو یعنی خورشید. گرمی دست تو را کم دارم ... می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی . ولنتاینت مبارک گلم
  17. succulent

    [IMG]

    [IMG]
  18. succulent

    [IMG]

    [IMG]
  19. succulent

    [IMG]

    [IMG]
  20. succulent

    موجیم و وصل ما، از خود بریدن است ساحل بهانه ای است، رفتن رسیدن است

    موجیم و وصل ما، از خود بریدن است ساحل بهانه ای است، رفتن رسیدن است
بالا