نتایح جستجو

  1. کالیگولا

    محفلي براي آثار موسیقی شخصي شما

    جناب لطف داري به من! من به خوابم هم نمي بينم كه بتونم به قشنگي جيمز هتفيلد(كسي كه آهنگ nothing else matters رو زده) گيتار بزنم! كاراي اريك كلاپتون واقعا محشره! گيتاريس واقعا بزرگيه! در مورد سبك هم بايد بگن كه آهنگايي كه من لينكشونو دادم كاراي آرومي هستن(مثلا همين nothing else matters از كاراي...
  2. کالیگولا

    محفلي براي آثار موسیقی شخصي شما

    گلاب خانم قطعه زيباتونو براي والده محترم هم پخش كردم..ايشون ضمن قدرداني از نواي دلسوز استاد دلشده و صداي زيباي شما يه نقدي كردن.به اين مضمون كه صداي جناب عالي خالي از حسه! جوري كه انگاري دارين از روي يه برگه كاغذ ديكته ميگين! البته من خودم شخصا با اين حرف تا حدي موافقم! حس دادن به صدا كاري ضروري...
  3. کالیگولا

    دست‌نوشته‌ها

    چند روز ديگه تولدته! نه يادم نرفته! هيچ وقت يادم نمي رود... نمي دونم چرا وقتي يادم اومد دلم گرفت...تولد كه دل گرفتگي نداره آخه! زدم تو خيابون...پياده و با جيب خالي و قلب پر فرياد...مي رفتم..پياده مي رفتم...به ياد قدم زدنهامان...يادت كه هست؟؟ طالقاني را متر مي كرديم تا فروش بليط جشنواره شروع...
  4. کالیگولا

    دست‌نوشته‌ها

    سر ظهر است و والده گرامي بنده رو براي خريد مايحتاج به بيرون شوت مي نمايد.در راه به دكه روزنامه فروشي بر مي خورم..خب منم كه عاشق مفت خوني.... اخبار اكثرا حول نشست ديروز دوستان در بهارستان مي چرخد...طبيعي هم هست..چشممان مي بيند كه دوستان اظهار فرمودند كه دندان آمريكا هنوز تيز است.... خب من كي باشم...
  5. کالیگولا

    محفلي براي آثار موسیقی شخصي شما

    آدم وقتي صبح به نيت درس خوندن از خواب پاشه و ببينه كه حسش نيست،چي كار بايد بكنه؟؟ خب من شخصا نشستم پشت كيبورد و قطعه numb اثر گروه Linkin Park رو زدم...البته اصل آهنگ شكل كاملا متالي داره ولي از اونجايي كه تو يكي از كنسرت هاي اين گروه مايك شينودا اين آهنگ رو به اين شكل زده بود،منم فكر كردم بد...
  6. کالیگولا

    مشاعرۀ سنّتی

    دلم مي خواست:دنيا خانه مهر و محبت بود دلم مي خواست:مردم،در همه احوال با هم آشتي بودند.
  7. کالیگولا

    دست‌نوشته‌ها

    فرصت نيست...وقت نيست همه چيز را بفهمم...وقت نيست تمامي مكاتب دنيا را درك كنم....پيش از آنكه تمامي علوم را فراگيرم زير خاك خواهم رفت..... مي خواهم تمامي دينها را بشناسم ولي مي دانم كه نمي شود....كاش مي شد تمامي كتابها را يكجا بلعيد... كاش فرصت مي شد تمامي سازهاي دنيا را بنوازم،ولي قبل از آن نتهاي...
  8. کالیگولا

    محفلي براي آثار موسیقی شخصي شما

    گلاب خانم و دلشده عزيز! راستش تو زمينه موسيقي سنتي زياد كه نه تقريبا هيچ اطلاعاتي ندارم...ولي تو نوع خوندتون حس مي كردم بيشتر بايد با آهنگ هماهنگ باشه.تصور مي كنم جاي كار بيشتر هم داشت!البته اميدوارم اشتباه كنم.. با آرزوي بهترين ها:gol:
  9. کالیگولا

    این روزها که می گذرد شادم این روزها که می گذرد...

    این روزها که می گذرد شادم این روزها که می گذرد شادم که می گذرد این روزها شادم که می گذرد ......
  10. کالیگولا

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    مپرسيد،اي سبكباران،مپرسيد كه اين ديوانه از خود بدر كيست؟ چه گويم؟از كه گويم؟با كه گويم؟ كه اين ديوانه را از خود خبر نيست.
  11. کالیگولا

    فرانتس کافکا

    کافکا می‌توانست بین رسوایی‌های کودکانه اما بی‌خطر بوالهوسی و شوخ‌طبعی، و خلق و خوی والا یکی را انتخاب کند. این هر دو راه بی‌اعتنایی به همه چیز است، در هیچ کدام به شادی موعود، و تلاش برای نیل به...
  12. کالیگولا

    بهترين کتابي‌ که به تازگي خوانده‌ايد؟

    دوبليني ها تموم بشو نيست! بايد هيولاي دريايي سارتر رو شروع كنم..البته اگه ترجمه بدرد بخورترشو گير نيارم..
  13. کالیگولا

    دست‌نوشته‌ها

    همه از دوست مي گويند..از آن يار نهان...از كسي كه صلاح ما را مي داند و ياريمان مي كند...پدر مهربان...گويند كه از در و ديوار در تبلور است... واي من نمي بينمش...نمي توانم...كجايي دوست؟؟ كه هستي؟؟ چه هستي؟ براي من چه هستي؟؟ پدر مهربان...يا جبر كشنده.... چه هستي كه دركت نمي كنم....كجايي كه نمي...
  14. کالیگولا

    سلام! بابا شما بنده رو شرمنده كردين! ماشالله هر پستيو دوبلكس امتياز مي دين! شرمسار نفرمايين...

    سلام! بابا شما بنده رو شرمنده كردين! ماشالله هر پستيو دوبلكس امتياز مي دين! شرمسار نفرمايين...
  15. کالیگولا

    دست‌نوشته‌ها

    ظهره و بارون كانهو دوش داره ميباره! پيچ تلويزيون(خب چيه؟ دلم خواست فضا سازي رو ببرم طرفاي دهه 60....) رو مي پيچانيم و گوش جان مي سپاريم به اخبار. "همايش 30 سال قانون مندي و نظارت" به به! چه فرخنده شبي و چه مبارك سحري!!! ديدم امروز احساس شادي مضاعف تو وجناتم هست،نگو واسه امروز بود... چه شود...
  16. کالیگولا

    دست‌نوشته‌ها

    امروز احساس خوبي داشتم...خيلي عجيب بود....نه پوچي،نه دل تنگي....نمي گم خوشحال بودم.ولي حداقل مثل هميشه داغون نبودم....برام عجيب بود...انقده احساس پوچي داشتم كه نتونستم حس امروزمو هضم كنم...هنوزم نمي تونم...
  17. کالیگولا

    من آن طفل آزاده سرخوشم. كه با اسب آشفته يال خيل، درين كوچه پس كوچه ماه و سال، چهل سال-نا...

    من آن طفل آزاده سرخوشم. كه با اسب آشفته يال خيل، درين كوچه پس كوچه ماه و سال، چهل سال-نا آشنا-رانده ام. ز سيماي بيرحم گردون پير، در اوراق بيرنگ كور، همه تازه هاي جهان ديده ام همه قصه هاي كهن خوانده ام....
  18. کالیگولا

    ممنون! لطف داري!انقدر ها هم قشنگ نيست!:redface::redface: [IMG]

    ممنون! لطف داري!انقدر ها هم قشنگ نيست!:redface::redface: [IMG]
  19. کالیگولا

    دست‌نوشته‌ها

    هر چيزي رو كه شروع كني بالاخره تموم ميشه...فرقي نمي كنه...هر رابطه اي،هر لبخندي،هر گريه اي،هر چي...تمومه! بعضي وقت انقده پايانش برام مهمه كه اصلا سراغش نمي رم،چون مي دونم بالاخره تموم ميشه...شايد واسه همين بود كه نتونستم پيشت بمونم...آره عزيز نامهربون! ترسيدم از روزي كه بايد بگم:خداحافظ! يادت...
  20. کالیگولا

    دست‌نوشته‌ها

    اگه به غمناكيه كه اولين نفري كه بايد استعفا بده خودمم.! يعني كه چي؟؟ هي آدمو مجبور به اسپم مي كنين!!:mad: استعفا كجا بود؟؟ آسمان خانم! منو اغفال مي كني كه هر چي به ذهنم مياد بنويسم بعد خودتون مي كشين كنار؟؟ يعني چي اون وقت؟؟ آخر سر مجبورم مي كنين از طريق برادر گراميتون وارد عمل شما!!! (البته مي...
بالا