قطار , پنجره و انتظار يعني من
صداي نبض و نفس بي شمار يعني من
سكوت , خواهش يك اضطراب در باران
نگاه ابري بي اختيار يعني من
فضا, فضاي مه آلوده ي غم انگيزي است
سفر سروده ي اين روزگار يعني من
كوير , حسرت چشمه سراب درياها
و جاده هاي بدون سوار يعني من
رسيد لحظه آخر سكون و سوت قطار
تلاش...