نتایح جستجو

  1. hamedinia_m51

    [IMG]

    [IMG]
  2. hamedinia_m51

    [IMG]

    [IMG]
  3. hamedinia_m51

    [IMG]

    [IMG]
  4. hamedinia_m51

    [IMG]

    [IMG]
  5. hamedinia_m51

    [IMG]

    [IMG]
  6. hamedinia_m51

    [IMG]

    [IMG]
  7. hamedinia_m51

    انگشتی که به غزل سرایانِ آسمان ماشه می چکاند نمی داند ؟ طوفان ابدیت چشمه نیست ! بال هایم را در...

    انگشتی که به غزل سرایانِ آسمان ماشه می چکاند نمی داند ؟ طوفان ابدیت چشمه نیست ! بال هایم را در چشمانم کاشته ام و چشمانم را در ابر ها که ناگاه می آیند !! یک قطره از دلتنگی هایم را به هر کجای آسمان بیاویزم برای یک هزاره ی بارانی کافی ست... ... .. .
  8. hamedinia_m51

    [IMG]

    [IMG]
  9. hamedinia_m51

    سلام ، حالتون خوبه ؟ چه خبرا؟

    سلام ، حالتون خوبه ؟ چه خبرا؟
  10. hamedinia_m51

    [IMG]

    [IMG]
  11. hamedinia_m51

    دلم برای خودم تنگ میشود...

    يه پنجره با يه قفس ، يه حنجره بي هم نفس سهم من از بودن تو ، يه خاطرس همين و بس تو اين مثلث غريب ، ستاره ها رو خط زدم دارم به آخر مي رسم ، از اونور شب اومدم يه شب كه مثل مرثيه ، خيمه زده رو باورم ميخوام تو اين سكوت تلخ ، صداتو از ياد ببرم بزار كوله بارم روشونه شب بزارم بايد كه از اينجا برم ،...
  12. hamedinia_m51

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    مثل شب مثل شراب تو پرازوسوسه ای مثل شبنم واسه گل عطش یک بوسه ای ای غزل ای دلنوازای شروع قصه ساز یکی بود یکی نبود زیرگنبد کبود توشدی قصه ئ عشق وقتی عاشقی نبود تو سرآغازمنی ازهمیشه تا هنوز تو سرآغازمنی مثل خورشید واسه نور توی سایه های شب تویی یک قطره ئ نور تویی سر پناه من مثل یک کلبه ئ دور تویی...
  13. hamedinia_m51

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    ای که بی تو خودمو تک و تنها می بینم هر جا که پا می ذارم تورواونجا می بینم یادمه چشمای تو پر درد و غصه بود قصه ئ غربت تو قدصد تا قصه بود یاد تو هر جا که هستم با منه داره عمر منو آتیش می زنه تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد گونه های خیسمو دستای تو پاک می کرد حالا اون دستا کجاست اون دوتا...
  14. hamedinia_m51

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    دیدی گفتم دیدی گفتم که یه روز پر می کشی تو هوا دیدی گفتم دیدی گفتم که تو هم می ری به خاطره ها می یاد اون روز که نمی گیری سراغ از ما می دونستم می دونستم که دل سرد توموندنی نیست رفتی . پرکشیدی دل نشست و گریست نمونده برام جز اشک چشم و دو گونه ئ خیس دلی که بی نیازه همش فکرپروازه . می خواد بذاره بره...
  15. hamedinia_m51

    ترانه ها و تصنیف ها...

    تحمل کن عزیزدل شکستت تحمل کن به پای شمع خاموش تحمل کن کنارگریه ئ من به یاد دلخوشی های فراموش جهان کوچک من ازتوزیباست هنوزازعطرلبخند تو سرمست واسه تکراراسم ساده ئ توست صدایی ازمن عاشق اگرهست منو نسپاربه فصل رفته ئ عشق نذارکم شم من ازآینده ئ تو به من فرصت بده گم شم دوباره توی آغوش بخشاینده ئ تو به...
  16. hamedinia_m51

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    طاقت من طاقت دل . طاقت سنگ است. غزل پریده رنگ است . دل ترانه تنگ است نه در زمین نه در زمان جای درنگ است بیا که وقت تنگ است مرا حوصله تنگ است هر کسی همنفسم شد دست آخرقفسم شد من ساده به خیالم که همه کار و کسم شد اون که عاشقانه خندید خنده های منودزدید پشت پلک مهربونی خواب یک توطئه می دید رسیده...
  17. hamedinia_m51

    گفتگوهای تنهایی

    با تو هستم ای مسافر ای به جاده تن سپرده ای که دل تنگی غربت منو از یاد تو برده هنوزم هوای خونه عطر دیدارتو داره گل به گل گوشه به گوشه تورو یاد من میاره با تو من چه کرده بودم که چنین مرا شکستی بی وداع و بی تفاوت سرد و بی صدا شکستی به گذشته بر می گردم به سراغ خاطراتم تازه می شود دوباره از تو داغ...
  18. hamedinia_m51

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    اون دو تا مست چشات منو خوابم می کنه ذره ذره اون نگات داره آبم می کنه داره می میره دلم واسه مخمل نگات همه رنگی و شناختم من با اون رنگ چشات مثل یک رویای خوش پا گرفتی تو شبام از یه دنیای دیگه قصه ها گفتی برام هنوز از هرم تنت داره می سوزه تنم از تو سبزه زار شده خاک خشک بدنم دستای عاشق تو منو از نو...
  19. hamedinia_m51

    ثانیه های خاکستری...

    بی تو بی قرارم وای اگه بر نگردی کاشکی اینجا بودی و بازم صدام می کردی خیلی وقت رفتی نگفتی چشم براتم ندونستی بی تو غریب و بی پناهم خیلی وقت اسمت خشکیده روی لبهام شده شمع یادت ترانه سوز ندونستی بی تو غریب و بی پناهم خیلی وقت اسمت خشکیده روی لبهام شده شمع یادت ترانه سوز لبهام آشیونمون سوخت وقتی که...
  20. hamedinia_m51

    رد پای احساس ...

    منو تا فصل رسيدن برسون و در به در کن خالي از دغدغه ی شعر منو تا واژه سفر کن باورم کن مثل قصه توی پيچ آخر خواب باورم کن مثل دلتا تو مسير مبهم آب با تو تا بدرقه ي عشق يه سفر فاصله دارم اما تا واژه ي آخر گريه هاتو کم ميارم منو رو کن به ستاره با طلوع نغمه ی ساز منو خيس گريه هات کن به اشاره يه آواز...
بالا