نتایح جستجو

  1. tools

    نفسم گرفت از این شهر

    یاران ناشناخته ام چون اختران سوخته چندان به خاک تیره فرو ریختند سرد که گفتی دیگر، زمین، همیشه، شبی بی ستاره ماند. *** آنگاه، من، که بودم جغد سکوت لانه تاریک درد خویش، چنگ زهم گسیخته زه را یک سو نهادم فانوس بر گرفته به معبر در آمدم گشتم میان کوچه مردم این بانگ بالبم شررافشان: (( - آهای ! از پشت...
  2. tools

    تو شکوه دمیدم نوری که نشسته به سینه ی آب تو صدای شکفتن روزی که رسیده ز قله ی خواب تو گذشتی...

    تو شکوه دمیدم نوری که نشسته به سینه ی آب تو صدای شکفتن روزی که رسیده ز قله ی خواب تو گذشتی از توفان ها تو گذشتی از باران ها از بی کران ها تو رسیدی از آن سوی دریا گل و عشق و ترانه رسید گل یخ از نسیم تو پژمرد دل غنچه به سینه تپید تو بمان تو بمان تو بمان ای همیشه بهار ای...
  3. tools

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    هم خونه ی من ای خدا از من دیگه خسته شده کتاب عشق ما دیگه خونده شده ،‌ بسته شده خونه دیگه جای غمه اون داره از من دور می شه این خونه ی قشنگ ما داره برامون گور می شه اون دست گرم و مهربون با دست من قهره دیگه چشمای غمگینش با من قصه ی شادی نمی گه هم خونه ی من با دلم خیال سازش...
  4. tools

    کوچه های تنهایی

    زندگی با آدماش برای من یه قصه بود توی این قصه کسی با کسی آشنا نبود همه خنجر توی دست و خنده روی لبشون توی شب صدایی جز گریه ی بی صدا نبود نمی خوام مثل همه گریه کنم دیگه گریه دل رو دوا نمی کنه قصه های پشت این پنجره ها غم رو از دلم جدا نمی کنه قصه ی ماتم من هر چی که بود هر چی که هست...
  5. tools

    كوي دوست

    دیدی ای غمگین تر از من بعد از آن دیر آشنایی آمدی خواندی برایم قصه ی تلخ جدایی مانده ام سر در گریبان بی تو در شب های غمگین بی تو باشد همدم من یاد پیمان های دیرین آن گل سرخی که دادی در سکوت خانه پژمرد آتش عشق و محبت در خزان سینه افسرد کنون نشسته در نگاهم تصویر پر غرور چشمت...
  6. tools

    فراق یار

    به خاطر آور ، که آن شب به برم گفتی که : بی تو ، ز دنیا بگذرم کنون جدایی نشسته بین ما پیوند یاری ، شکسته بین ما گریه می کنم با خیال تو به نیمه شب ها رفته ای و من بی تو مانده ام غمگین و تنها بی تو خسته ام دل شکسته ام اسیر دردم از کنار من می روی ولی بگو چه کردم رفته ای و...
  7. tools

    رفتن...

    اين صدا ديگر آواز ِ آن پرنده‌ آتشين نيز نيست که خود از نخست‌اش باور نمي‌داشتم ــ آهن اکنون نِشتر ِ نفرتي شده‌است که درد ِ حقارت‌اش را در گلوگاه ِ تو مي‌کاود. □ اين ژيغ ژيغ ِ سينه‌دَر ديگر آواز ِ آن غلتک ِ بي‌افسار نيز نيست که خود از نخست‌اش باور نمي‌داشتم ــ غلتک ِ کج‌پيچ...
  8. tools

    زمزمه های دلتنگی(کلبه کوچک دل...)

    انديشيدن در سکوت. آن که مي‌انديشد به‌ناچار دَم فرومي‌بندد اما آن‌گاه که زمانه زخم‌خورده و معصوم به شهادت‌اش طلبد به هزار زبان سخن خواهد گفت.
  9. tools

    من با تو تنها نیستم.

    ميان ِ ماندن و رفتن حکايتي کرديم که آشکارا در پرده‌ي ِ کنايت رفت. مجال ِ ما همه اين تنگ‌مايه بود و، دريغ که مايه خود همه در وجه ِ اين حکايت رفت.
  10. tools

    زندگی نامه +اشعار شاملو

    من مرگ را.... من مرگ را.... اينک موج ِ سنگين‌گذر ِ زمان است که در من مي‌گذرد. اينک موج ِ سنگين‌گذر ِ زمان است که چون جوبار ِ آهن در من مي‌گذرد. اينک موج ِ سنگين‌گذر ِ زمان است که چونان دريائي از پولاد و سنگ در من مي‌گذرد. □ در گذرگاه ِ نسيم سرودي ديگرگونه آغاز کردم در گذرگاه ِ باران...
  11. tools

    من با تو تنها نیستم.

    کوه‌ها با هم‌اند و تنهاي‌اند هم‌چو ما، باهمان ِ تنهايان.
  12. tools

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    نمی دانم چه می خواهم خدایا به دنبال چه می گردم شب و روز چه می جوید نگاه خسته من چرا افسرده است این قلب پر سوز ز جمع آشنایان میگریزم به کنجی می خزم آرام و خاموش نگاهم غوطه ور در تیرگیها به بیمار دل خود می دهم گوش گریزانم از این مردم که با من به ظاهر همدم ویکرنگ هستند ولی در باطن از فرط...
  13. tools

    شاملو كيست؟

    شبانه شبانه اکنون، ديگرباره شبي گذشت. به نرمي از بر ِ من گذشت با تمامي‌ي ِ لحظه‌هاي‌اش. چونان باکره‌ي ِ عشقي که با همه انحناهاي ِ تن‌اش از موي تا به ناخن تن به نوازش ِ دستي گرم رها کند، بانوي ِ درازگيسو را در برکه‌ئي که يک دَم از گردش ِ ماهي‌ي ِ خواب آشفته نشد غوطه دادم. □ به...
  14. tools

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    ای شادی آزادی ای شادی آزادی روزی که تو بازایی با این دل غم پرورد من با تو چه خواهم کرد ؟
  15. tools

    شعر نو

    در چارراه‌ها خبري نيست: يک عده مي‌روند يک عده خسته بازمي‌آيند و انسان ــ که کهنه‌رندخدائي‌ست بي‌گمان ــ بي‌شوق و بي‌اميد براي ِ دو قرص ِ نان کاپوت مي‌فروشد در معبر ِ زمان. □ در کوچه پُشت ِ قوتي‌ي ِ سيگار شاعري اِستاد و بالبداهه نوشت اين حماسه را: «ــ انسان،...
  16. tools

    رد پای احساس ...

    بسترم صدف خالی یک تنهایی ست و تو چون مروارید گردن آویز کسان دگری
  17. tools

    فراق یار

    سنگی است زیر آب در گود شب گرفته دریای نیلگون تنها نشسته در تک آن گور سهمناک خاموش مانده در دل آن سردی و سکون او با سکوت خویش از یاد رفته ای ست در آن دخمه سیاه هرگز بر او نتافته خورشید نیم روز هرگز بر او نتافته مهتاب شامگاه بسیار شب که ناله برآورد و کس نبود کان ناله بشنود بسیار شب که...
  18. tools

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    آفتاب، آتش ِ بي‌دريغ است و روياي ِ آب‌شاران در مرز ِ هر نگاه.
  19. tools

    کنار ِ تو را ترک گفته‌ام و زير ِ اين آسمان ِ نگون‌سار که از جنبش ِ هر پرنده تهي‌ست و هلالي کدر...

    کنار ِ تو را ترک گفته‌ام و زير ِ اين آسمان ِ نگون‌سار که از جنبش ِ هر پرنده تهي‌ست و هلالي کدر چونان مُرده‌ماهي‌ي ِ سيم‌گونه‌فلسي بر سطح ِ بي‌موج‌اش مي‌گذرد به بازجُست ِ تو برخاسته‌ام تا در پايتخت ِ عطش در جلوه‌ئي ديگر بازت يابم. اي آب ِروشن! تو را با معيار ِ عطش مي‌سنجم. □ در...
  20. tools

    كوي دوست

    کنار ِ تو را ترک گفته‌ام و زير ِ اين آسمان ِ نگون‌سار که از جنبش ِ هر پرنده تهي‌ست و هلالي کدر چونان مُرده‌ماهي‌ي ِ سيم‌گونه‌فلسي بر سطح ِ بي‌موج‌اش مي‌گذرد به بازجُست ِ تو برخاسته‌ام تا در پايتخت ِ عطش در جلوه‌ئي ديگر بازت يابم. اي آب ِروشن! تو را با معيار ِ عطش مي‌سنجم.
بالا