دلم تنگ است برای شانه ها صبر ...برای ناله های شب ...برای گریه های درد....چه شد آن حرمت دل ها .... چه شد آن عهد وآن پیمان....کجا گم کرده راه شب....سبو در دست و راه کج....فغان از دست این وجدان .... فغان از کج رو نادان ....خداوندا نشانم ده حقیقت را...و محو کن راه ظلمت را....