نتایح جستجو

مژگان جونم برق ها رفت....اشک اشک اشک

مژگان جونم الان باید برم ظهر 3 آن میشم تونستی باشیاااااااااااااااااااا[IMG]

یک روزی هست که خدا چرتکه دستش میگیرد و حساب و کتاب می کند و ان روز تو باید تاوان آن چه با من کردی را بدهی فقط نمی دانم تاوان دادن آن موقع تو به چه درد من می خورد؟

تمام تنم می سوزد از زخم هایی که خورده ام درد یک اتفاق ویرانم می کند من از دست رفته ام ، شکسته ام می فهمی؟ به انتهای بودنم رسیده ام اما اشک نمی ریزم پنهان شده ام پشت لبخندی که درد می کند

[IMG]

لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست... تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ... لمس کن نوشته های را که لمس نا شدنیست و عریان ... که از قلبم بر قلم کاغذ می چکد لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است و پر شیار ... لمس کن لحظه هایم را ...

با بعضيها مي تواني چهار فصل را حس کني بهاري مي آيند و تو سرشار شوق جوانه مي زني و سبز سبز به ثمر تابستان ميرسي گرما چنان تو را تبدار ميکند که انگار هيچ سرمايي حريفت نيست اما در خلسه يک غروب باد خزاني برگهايت مي ريزد و تو در حيرت اين بوي پاييزي به سوگ زمستان تنت مي نشيني آري سرما...

وااااااااااااااااااااای مرسی محبوبه جونم من وبلاگم را تازه شروع کردم فکر نکنم رای بیارم:)

ممنونم از عکس زیبایی که فرستادین دوست عزیز [IMG]

[IMG] مرسی سیاوش جان عکست فوقولاده زیبا بود

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

راهش را جدا کرد تا بــــــــــِ دنباله مقصد نهاییش بگردد و هیچ وقت نفهمید کــــــــــــِ عشق همین قدم های کوتاه در این راه بی مقصد بود کــــــــــِ با هم پیمودیم .

در کوچه های احساسم پرسه نزن به خانه ات برگرد خورشید می خواهد غروب کند آن باغی که به دنبالشی دیر زمانی ست که به یغما رفت.

گم می شوم در هر خاطره ای که ، تو در آن پیدا می شوی

سـکـــــــه ی زنـدگـیم شـیـــــــر نـدارد امــــــــا هـمـیـن خـطـی کـه مـــــــرا بـه تــــــو وصـــــــــــــــــل نـگـه مـی دارد را دوســــــــــــــــــــــــت دارمـــــ ...!

حکایت تو با من حکایت باران ِ بی امان است بر تن نحیف ِ برگ!