نتایح جستجو

  1. نازنین فاطیما

    یک جرعه کتاب..

    آدم باید کتاب‌هایی بخواند که گازش می‌گیرند و نیشش می‌زنند. اگر کتابی که می‌خوانیم مثل یک مُشت نخورد به جمجمه‌مان و بیدارمان نکند، پس چرا می‌خوانمیش؟ که به قول تو حال‌مان خوش بشود؟ بدون کتاب هم که می‌شود خوشحال بود. تازه لازم باشد، خودمان می‌توانیم از این کتاب‌هایی بنویسیم که حال‌مان را خوش...
  2. نازنین فاطیما

    سلام.خوبی؟ کجایی تو دختر ؟؟؟؟؟؟؟

    سلام.خوبی؟ کجایی تو دختر ؟؟؟؟؟؟؟
  3. نازنین فاطیما

    یک جرعه کتاب..

    ماهی سیاه گفت: هر چیزی به آخر میرسد، شب به آخر میرسد، روز به آخر میرسد، هفته، ماه، سال ... من می خواهم بدانم که راستی راستی زندگی یعنی اینکه تو یک تکه جا هی بروی و برگردی تا پیر بشوی و دیگر هیچ، یا طور دیگری هم توی دنیا می شود زندگی کرد؟... ??????ماهی سیاه کوچولو #صمد_بهرنگی
  4. نازنین فاطیما

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    یار باید که غم یار خورَد، یار کجاست؟ غمِ دل هست فراوان، دلِ غمخوار کجاست؟
  5. نازنین فاطیما

    گفتگوهای تنهایی

    دل نیست هر آن دل که دلارام ندارد بی روی دلارام دل، آرام ندارد
  6. نازنین فاطیما

    یک جرعه کتاب..

    می‌ گفت پیدا کردن نیمه گمشده مثل بازی با خمیر می‌مونه! وقتی می‌گردی دنبال نیمه گمشده ات، منتظری کسی پیدا شه که همان طوری که تو هستی، زندگی کنه، آهنگ گوش بده، فکر کنه، حرف بزنه، درست مثل یک نیم کُره فلزی که واسه کامل شدن دنبال یک نیم کُره دیگه می‌گرده. بعد یک آدم خمیری پیدا می شه که می‌تونه تغییر...
  7. نازنین فاطیما

    یک جرعه کتاب..

    چه گران بهایند انسان هایی که بزرگواری ها و عظمت های خوب و دوست داشتنی و زیبایی های لطیف و قیمتی انسانی را دارند و خود از آن‌آگاه نیستند. این از آن مقوله نفهمیدن هایی است که به روح‌، ارجمندی متعالی و عزیزی می بخشد ?????? اشارات کویریات ?????? دکتر علی شریعتی
  8. نازنین فاطیما

    یک جرعه کتاب..

    ما را مثل عقرب بار آورده اند؛مثل عقرب! ما مردم صبح که سر از بالین ورمی داریم تا شب که سر مرگمان را می گذاریم، مدام همدیگر را می گزیم. بخیلیم؛بخیل! خوشمان می آید که سر راه دیگران سنگ بیندازیم؛ خوشمان می آید که دیگران را خوار و فلج ببینیم. اگر دیگری یک لقمه نان داشته باشد که سق بزند، مثل این است...
  9. نازنین فاطیما

    شرایط ازدواج رو دارم یا نه؟

    من نظرات دوستان روکه نخوندم اما با این مشخصاتی که شما از خودتون ارایه دادین نمیشه نظر قطعی داد.بهتون پیشنهاد میکنم با افرادی که توی دنیای واقعی شما رو میشناسن وتواناییها واخلاقیاتتون رومیدونن وشما هم اونها رو قبول دارین مشورت کنید. درهرصورت اگه شما خودتون رو از لحاظ اخلاقی و...
  10. نازنین فاطیما

    یک جرعه کتاب..

    هر قدر انسان شریف‌تر و نجیب‌تر و حساس‌تر باشد، از جنایت دیگران بیشتر رنج می‌برد، و این دو علت دارد: «یکی اینکه خود را مستحق خیانت نمی‌بیند، و دیگر اینکه منتظر نیست که سایرین با او عملی کنند که خود او با سایرین نکرده است!» سه تفنگدار الکساندر دوما
  11. نازنین فاطیما

    اگه یه پاک کن داشتی چی رو توی دنیا پاک میکردی باهاش؟

    سعی کردم خیلی محتاط عمل کنم وخیلی کم مرتکب اشتباه شدم اما همون کم هم برای من دردناکه. اشتباهاتم رو پاک میکردم....
  12. نازنین فاطیما

    یک جرعه کتاب..

    تابستان اوج تابیدن است ، بلندترین روزها را نشانمان میدهد تا پرده بیندازد بر تاریکی شب های بیقرار . . ! رنگی دیگر از بهار برای آنانی که سبز ماندن و سرزندگی را از یاد میبرند . . . تابستان ، بی وقفه بهانه به دستت میدهد تا لبخند زدن را از یاد نبری . .! تابستان می آید تا شادی های کوچک را دوباره به...
  13. نازنین فاطیما

    یک جرعه کتاب..

    بیا برگردیم به قدیم تر ها... نه آنقدر دور که توی قحطیِ زمانِ احمدشاه بیوفتیم نه آنقدر نزدیک که سیاهچاله یِ دیوارهایِ مجازی عشقمان را قورت بدهد! حوالیِ دهه یِ شصت یا پنجاه... تویِ یک شبِ "برف تا کمر باریده" عقدمان را ببندند دست به دستمان بدهند و برویم پیِ زندگیمان... راستش "دوستت دارم "هایِ...
  14. نازنین فاطیما

    سلام گلم.مرسی شکر خدا :gol: طاعاتت قبول :gol: خداروشکر که خوب وخوشی .انشالله همیشه خوب باشی

    سلام گلم.مرسی شکر خدا :gol: طاعاتت قبول :gol: خداروشکر که خوب وخوشی .انشالله همیشه خوب باشی
  15. نازنین فاطیما

    یک جرعه کتاب..

    از يك جايي به بعد در زندگي چيزهايي كه خيلي مهم بوده اندكمرنگ مي شوند. آنقدر كمرنگ كه ديگر اصلا به نظرنمي آيند. من در ده سالگي ديگر نگران خراب شدن هيچ اسباب بازي نشدم. دربيست سالگي ديگر از گم شدن درخيابان نترسيدم، دربيست و پنج سالگي نمره هيچ درسي مرا آنقدر ناراحت نكرد كه اشك بريزم، در سي سالگي...
  16. نازنین فاطیما

    یک جرعه کتاب..

    تنها وظیفه ات این است که همان شوی که هستی. قوی باش، در غیر این صورت ،تا ابد‌،برای بزرگ جلوه کردن؛از دیگران استفاده خواهی کرد. #وقتی_نیچه_گریست #اروین_یالوم
  17. نازنین فاطیما

    اگه الان يه شيشه بخار گرفته جلو روي شما باشه دوست داريد روش چي بنويسيد؟

    پنجره را باز کنم لذت باران بینم پای در باغ نهم به چه گلستان بینم
بالا