نتایح جستجو

نه بابا عمدی در کار نبوده... من اصولا هرگز log out نمیکنم و به خاطر همین هر وقت یکی از بوکمارک های مربوط به باشگاه رو از mozilla باز میکنم، شما من رو آنلاین میبینین.. در حالی که من اصلا به پروفایلم نرفتم.. e-mail ها رو هم تا جایی که یادمه جواب دادم؟!:question: شاید از یه میل جدید استفاده کردی و...

خب منم امیدوارم که مردای مرد سر راه شما هم قرار بگیرن.. اما کنجکاو شدم که بدونم اون آقایی که میخواستی در موردش سنت شکنی کنی چی شد؟ حتما یادت هست که یه تاپیک درباره اش زده بودی.. خودت رفتی جلو یا نه؟ اگه فضولی نیست میشه بپرسم نتیجه چی شد؟ آخه من از کسانی بودم که توی اون تاپیک تشویقت کردم که این...

خیلی شرمندم... چیزی یادم نیست.. قول نوشتن غزلی رو به شما داده بودم؟ در چه زمینه ای بود؟ بگید تا الان از خجالتتون در بیام.. اینقدر گرفتار پایان نامه ارشدم هستم که همه چیز رو فراموش میکنم.. حتی وقت نمیکنم برم پیش ناشرم واسه قرارداد پخش.. بازم عذر میخوام

دیشب غزلی سرود، عاشق شده بود انگار خودش نبود، عاشق شده بود ممنون.. اگه قصدت عمل به دستورات ستاد اصلاح الگوی مصرف بوده، عیب نداره.. ضمنا قابلی نداشت.. گاهی آدم اینقدر به هم میریزه که نمیتونه چیزی نگه.

ببخشید داشتم تاپیک دختر شایسته شما رو میخوندم و البته حسرت دوران شکوهمند گذشته رو میخوندم.. اما متاسفانه عکسی که توضیح داده بودید رو پیدا نکردم. حذفش کردید؟ جای دیگه لینک دارید که برام بذارید؟

خیلی جالب بود.. ممنونم.. فقط یه سوال که برام پیش اومد اینه که ایا این مشکل برای نسخه های رجیستر نشده که توی ایران خیلی هم مرسومه وجود داره؟ یعنی اینکه آیا مهاجم طعمه هاش رو به صورت اتفاقی و در واقع (send to all) مورد هدف قرار میده و یا ipهایی که نسخه های رجیستر شده را ثبت کردن شناسایی میکنه؟

سلام گلابتون عزیز.. دیدم مدیر تالار شدی، خواستم تبریک بگم.. انتخاب شایسته و به جایی بوده، امیدوارم موفق باشید.. پس اگه مشکلی داشتیم باید بیایم سراغ شما دیگه؟:w05: مثلا اگه با یکی دعوام شد و خواستم تلافی کنم میام میگم شما دعواش کنی:w42: خب گذشته از شوخی از صمیم قلب بهتون تبریک میگم.. موفق باشید

درین سرای بی کسی کسی به در نمیزند به دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند... نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمیزند

دیگر دل گرفته ما وا نمی شود خورشید قهر کرده و فردا نمی شود گفتی دلم برای تو آتش گرفته، آه.. احساس سوختن به تماشا نمی شود

:cry:تو من رو از لیست دوستانت حذف کردی؟؟ میشه بدونم چرا؟

یک روز سرد و برفی، از درد مرده بودم آری به خاطرم هست، من گول خورده بودم او بر سر قرارش، آن روز توی سرما با خود فریب آورد، من عشق برده بودم! تا لحظه های آخر از روی ناتوانی... دستان سرد اورا محکم فشرده بودم «اینجا بمان میایم، بنشین و تا سه بشمار» هفتاد و هشت، هشتاد.. تا صد شمرده بودم (ببخشید تا...

2سلام. تا پیغام خالی ازت رسید برام. پیغام های قدیمی رو زیاد ریپلای نکن دیگه.. اگه کاری داشتی توی پیغام جدید بنویس. ممنون

سلام به همه دوستان.. منم کارشناسی ارشد میخونم علوم و تحقیقات...

اصلا قصد ندارم بحث کنم و بگم اون موقع که همین فلیسطینی ها مشغول عیاشی بودند زمین هاشون رو به یهودی ها فروختند و الان دارن گلوشون رو پاره می کنن که وامصیبتا که وطنمون رو بردن!! اصلا فرض کنیم حرف شما صد در صد درسته و باید کشورشون رو پس بگیرن.. اما وقتی مثل روز روشنه که هرگز نمیتونن این کار رو...

یارا راهم راهم راهم راهم گم گم گم گم گم گم گم در راهم من آبروی رباعی‌ا‌ت را بردم خیام! من از تو معذرت می‌خواهم!

دیوانگی زین بیشتر؟ زین بیشتر دیوانه جان؟ با ما سر دیوانگی داری مگر دیوانه جان؟ در اولین دیدار هم بوی جنون آمد ز تو وقتی نشستی اندکی نزدیک تر دیوانه جان

دیشب حوالی تب و هذیان دلم گرفت یعنی ازین دیار پریشان دلم گرفت چون برده ای خطازده در کوچه های مصر از سرزمین شوم خدایان دلم گرفت ای کاش سنگ و دست رفاقت نداشتند از انتفاضه بر سر یک نان دلم گرفت! این جغد های شوم، که را سنگ میزنند؟ از رقص مرگ بر سر قرآن دلم گرفت

ببخشید.. دلم میخواست همونطور که گفتی به جای یک شهروند!! غزه صحبت کنم.. اما نتونستم مقاومت کنم که نپرسم: اگر شما به جای یک شهروند اسرائیلی بودید که شب تو خونتون خوابیدین و یه راکت میومد از پنجره تو و 2نفر از اعضای خانوادت رو میکشت.. چیکار میکردی؟ آیا از دولتت نمیخواستی که انتقامت رو بگیره و امنیت...

میدونید.. قضاوت خیلی سخته.. هیچکس نمیتونه حدس بزنه که اگه از چه راهی بره زندگیش بهتر میشه.. اما این مثل روز برام روشنه که اگه کاری رو که امروز دلم میگه، انجام ندم و کار دیگه ای رو جایگزینش کنم.. فردا حتما پشیمون میشم و حسرتش رو میخورم. امیدوارم هر روزتون بهتر از دیروز باشه.. شما حتی بیشتر از اون...

سلام خانم گلاب.. هنوز هم گاه گاهی که دلگیر ترین لحظات زندگی رو سپری میکنم سری به باشگاه میزنم.. امروز تمام صندلی داغ شما رو خوندم.. دلم بیشتر و بدتر گرفت.. سوالاتی که دوست صمیمتون "رزا" کرده بود، چنان بغضی رو به گلوم تحمیل کرد که بعید میدونم تا فردا دست از سرم برداره. امروز بیش از پیش از ازدواج...