نتایح جستجو

  1. mosleh.bargh

    كوي دوست

    به تو عادت کرده بودم اي به من نزديک تر از من اي حضورم از تو تازه اي نگاهم از تو روشن به تو عادت کرده بودم مثل گلبرگي به شبنم مثل عاشقي به غربت مثل مجروحي به مرهم لحظه در لحظه عذابه لحظه هاي من بي تو تجربه کردن مرگه زندگي کردن بي تو من که در گريزم از من به تو عادت کرده بودم از سکوت...
  2. mosleh.bargh

    درد دلی جانسوز

    به تو عادت کرده بودم اي به من نزديک تر از من اي حضورم از تو تازه اي نگاهم از تو روشن به تو عادت کرده بودم مثل گلبرگي به شبنم مثل عاشقي به غربت مثل مجروحي به مرهم لحظه در لحظه عذابه لحظه هاي من بي تو تجربه کردن مرگه زندگي کردن بي تو من که در گريزم از من به تو عادت کرده بودم از سکوت...
  3. mosleh.bargh

    درد دلی جانسوز

    دل ساده برگرد و در ازای يک حبه کشک سياه شور گنجشک ها را از دور و بر شلتوک ها کيش کن که قند شهر دروغی بيش نبوده است
  4. mosleh.bargh

    سلام دوست من من عاشق اين سايتم دوست ندارم چندتا ادم بي سرو پا اونو به گند بكشن ممنون از هم درديت

    سلام دوست من من عاشق اين سايتم دوست ندارم چندتا ادم بي سرو پا اونو به گند بكشن ممنون از هم درديت
  5. mosleh.bargh

    كوي دوست

    دل ساده برگرد و در ازای يک حبه کشک سياه شور گنجشک ها را از دور و بر شلتوک ها کيش کن که قند شهر دروغی بيش نبوده است
  6. mosleh.bargh

    درد دلی جانسوز

    دل ساده برگرد و در ازای يک حبه کشک سياه شور گنجشک ها را از دور و بر شلتوک ها کيش کن که قند شهر دروغی بيش نبوده است
  7. mosleh.bargh

    درد دلی جانسوز

    هيچ وقت هيچ وقت نقاش خوبی نخواهم شد امشب دلی کشيدم شبيه نيمه سيبی که به خاطر لرزش دستانم در زير آواری از رنگ ها ناپديد ماند
  8. mosleh.bargh

    ارتباط دختر و پسر

    هيچ وقت هيچ وقت نقاش خوبی نخواهم شد امشب دلی کشيدم شبيه نيمه سيبی که به خاطر لرزش دستانم در زير آواری از رنگ ها ناپديد ماند
  9. mosleh.bargh

    درد دلی جانسوز

    اي كاش دلها در چهره بود
  10. mosleh.bargh

    ارتباط دختر و پسر

    اي كاش دلها در چهره بود
  11. mosleh.bargh

    درد دلی جانسوز

    راز دل با كس نگفتم چون ندارم محرمی ، هر كه را محرم شمردم عاقبت رسوا شدم ، راز دل با آب گفتم تا نگوید با كسی ، عاقبت ورد زبان ماهی دریا شدم . . .
  12. mosleh.bargh

    گریه کن ای دل..........

    به من بگوييد فرزانه گان رنگ بوم و قلم چگونه خورشيدی را تصوير می کنيد که ترسيمش سراسر خاك را خاكسترنمی کند ؟
  13. mosleh.bargh

    گریه کن ای دل..........

    نيمکت کهنه باغ خاطرات دورش را در اولين بارش زمستانی از ذهن پک کرده است خاطره شعرهايی را که هرگز نسروده بودم خاطره آوازهايی را که هرگز نخوانده بودی
  14. mosleh.bargh

    گریه کن ای دل..........

    بر می گردم با چشمانم که تنها يادگار کودکی منند ايا مادرم مرا باز خواهد شناخت ؟
  15. mosleh.bargh

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    بر می گردم با چشمانم که تنها يادگار کودکی منند ايا مادرم مرا باز خواهد شناخت ؟
  16. mosleh.bargh

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    با تو بی تو همسفر سايه خويشم وبه سوی بی سوی تو می ايم معلومی چون ريگ مجهولی چون راز معلوم دلی و مجهول چشم من رنگ پيراهن دخترم را به گلهای ياد تو سپرده ام و کفشهای زنم را در راه تو از ياد برده ام ای همه من ککل زرتشت سايه بان مسيح به سردترين ها مرا به سردترين ها برسان
  17. mosleh.bargh

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    نيمکت کهنه باغ خاطرات دورش را در اولين بارش زمستانی از ذهن پک کرده است خاطره شعرهايی را که هرگز نسروده بودم خاطره آوازهايی را که هرگز نخوانده بودی
  18. mosleh.bargh

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    به من بگوييد فرزانه گان رنگ بوم و قلم چگونه خورشيدی را تصوير می کنيد که ترسيمش سراسر خاك را خاكسترنمی کند ؟
  19. mosleh.bargh

    برای تو می نویسم

    به من بگوييد فرزانه گان رنگ بوم و قلم چگونه خورشيدی را تصوير می کنيد که ترسيمش سراسر خاك را خاكسترنمی کند ؟
  20. mosleh.bargh

    برای تو می نویسم

    به من بگوييد فرزانه گان رنگ بوم و قلم چگونه خورشيدی را تصوير می کنيد که ترسيمش سراسر خاك را خاآسترنمی کند ؟ :gol::que::heart::gol::warn::heart::heart::heart:
بالا