بیا بازم مثل قدیم با همدیگه بریم شمال
دلم کرفته راضی ام به این خیالای محال
من و ببر تا آخر جاده چالوس ببرم
تا شیشه بارونی خیس اتوبوس ببرم
تا جای پات رو ماسه داغ موتلقو ببرم
تا آخرین دلهره نگاه آهو ببرم
من و ببر تا گم شدن تو اون چشای بی قرار
تا ساختن قصر شنی رو ساحل دریاکنار
دلم پره بیا بازم...