نتایح جستجو

[IMG]

مرسی زویناجان شکر خوبم... وه چه بی رنگ و بی نشان که منم کی ببینم مرا چنان که منم امیدوارم یه روزی این رنگی بشه...! میان ترم ها شروع شده و بدو بدوی آخر ترم! ************** چه تنگنای سختی است یک انسان یا باید بماند یا برود و این هر دو اکنون برایم از معنی تهی شده است دریـــــغ که راه سومی هم...

ممنون

لمس بودنت مبارک با آرزوی بهترین ها :gol:

می کُشی و نمی کِشم دست ز آرزوی دل می روی و نرفتی از شاهنشین کوی دل

اندرون با تو چنان انس گرفتست مرا که ملالم زهمه خلق جهان می آید

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

مرسی حتما سعی میکنم !!:gol: اوه نه از کتابها یادم رفته بود:redface: فقط مادام بوواری رو خونده بودم و کلمات ....خبره؟!لطف داری زوینا خوش باشی

میدانست همیشه بخشی از وجودم آدم رشد می کند به قیمت عقب ماندن بخش دیگر !پس ضعف هایم را می پوشید تا خودم را سرزنش نکنم از ناتوانی خویش..... تا پیش از کشف عدد صفر بشر فکر میکرد همه چیز از یک شروع میشود قرن ها طول کشید تا بفهمد که صفر هــــــــم ابتدای چیزی نیست!!!همیشه همه چیز خیلی پیش تر از آن...

مثل همیشه سپاس...

امیدوارم خوشت بیاد...قابلی نداشت راستی از فیلم ها هیچ کدومشون رو ندیده بودم! این روزها دلم میخواد خیلی بخونم ببینم و.... اما نمیدونم چرا وقت نمیشه به هر حال در صدر لیست انتظارم قرار دارند بازم مرسی

:gol:

:gol:

thanks a bunch:gol:

جمله ای که نوشتی منو یاد یه خط شعر از فروغ انداخت که خیلی به یادم میاد:من آنقدر مرده ام که دیگر هیچ چیز مرگ مرا ثابت نمی کند....نمیدونم حتما پیش اومده برات که یه جمله ای رو بخونی بعد با خودت بگی منم همینو فکر میکنم ولی نمی تونم بگم این جمله از اوناست.... اوه به خودم امیدوارم بشم یعنی؟!....لطف...

من ميان اين صداهاي شادماني و عقلاني تنها هستم . همه ي اين آدم ها وقتشان را بر روي اين مي گذارند كه مافي الضميرشان را توضيح دهند و با خوشحالي تصديق كنند كه آرا و عقايدشان يكي است .... تهوع-ژان پل سارتر