"هربار"
من
تو را
برای شعر
برنمی گزینم،
شعر
مرا
برای تو
برگزیده است.
در هشیاری به سراغت نمی آیم؛
هر بار
از سوزش انگشتانم درمی یابم
که باز
نام تو را می نوشته ام.
تو از کدوم قصه ای که خواستنت عادته نبودنت فاجعه بودنت امنیته
تو از کدوم سرزمین تو از کدوم هوایی
که از قبیله ی من یه آسمون جدایی
اهل هر جا که باشی قاصد شکفتنی
توی بهت و دغدغه ناجی قلب منی
پاکی آبی یا ابر نه خدایا شبنمی
قد آغوش منی نه زیادی نه کمی
ای بازیگر گریه نکن ما هممون مثل همیم
صبحا که از خواب پا میشیم نقاب به صورت میزنیم
یکی معلم میشه و یکی میشه خونه به دوش
یکی ترانه ساز میشه یکی میشه غزل فروش
کهنه نقاب زندگی تا شب رو صورتهای ماست
گریه های پشت نقاب مثل همیشه بی صداست
هر کسی هستی یه دفعه قد بکش از پشت نقاب
از رو نوشته حرف نزن...
هفت بار مرا از شخص خود بد آمد
بار نخست وقتی که دیدم او افتاده می نماید شاید که به رفعت دست یابد.
بار دوم وقتی که دیدم در حضور زمینگیر می لنگد.
بار سوم وفتی که میان سخت و آسان مخیر شد و آسان را اختیار کرد .
بار چهارم آنگاه که گناهی مرتکب شد و چنین خود را تسلا داد که دیگران نیز گناه به جا می...
تولدتون مبارک انشاالله همیشه شاد و موفق باشید و هرآنچه که به صلاحتون هست رو خداوندبه شماهدیه دهد....
باآرزوی بهترین ها برای شما....
تولدتان مبارک:gol::w32::w30::w30::w14::w14::w14::w14::w14::w14::w14::w14:
سلام.چه خوب می نویسی دکتر .شاه کاره. اخرش آخرش
من همین رو دارم برات بنویسم. جواب این تایپک نیست چون این تایپک کامل وچیزی که ارزش نوشتن توی پاسخش داشته باشه نیست و ندارم .اخره متن نوشتت دکتر
خودت باش، آن خودی که وحشیست ؛
که دلش به حال کسی نمیسوزد !
که لذت را ، نه جرعهجرعه که با ولع؛ سر میکشد...