می دونستم که همه تو این فکرن اما هیچکس چیزی نمی گفت ! سکوت ، سکوت ، سکوت تا نیمساعت بعد اما یه مرتبه مثل دیروز اول گرد و خاک پای کوه و بعدش دیده شدن کمرنگ یه عده سوار و بعدشم کم کم واضح شدن دور نما
شماره شروع شده بود اما با شک .هرچی زمان می گذشت موضوع بیشتر دستگیرمون می شد و بعد از گذشتن چند...