نتایح جستجو

  1. ghisoo_tala

    شعر نو

    هرگاه احساس کردی که گناه کسی آنقدر بزرگ است که نمی توانی او را ببخشی بدان که اشکال از کوچکی روح توست، نه از بزرگی گناه او. :gol:
  2. ghisoo_tala

    شعر نو

    شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتی اما حال که به آن دعوت شده ای تا می توانی زیبا برقص . ( چارلی چاپلین ) :gol:
  3. ghisoo_tala

    شعر نو

    دیشب در حوالی خواب هایم، سال پر بارانی بود... خواب باران و پاییزی نیامده را دیدم، دعا کردم که بیایی، با من کنار پنجره بمانی، باران ببارد، اما دریغ که رفتن، راز غریب این زندگیست، رفتی پیش از آن که باران ببارد ... می دانم، دل من همیشه پر از هوای تازه باز نیامدن است! انگار که تعبیر همه رفتن ها،...
  4. ghisoo_tala

    مشاعرۀ سنّتی

    آمد، به طعنه کرد سلامی و گفت: مرد گفتم: که؟ گفت: آنکه دلت را به من سپرد وانگه گشود سینه و دیدم که اشک عجز تابوت عشق من، به کف نور، می سپرد:gol:
  5. ghisoo_tala

    مشاعرۀ سنّتی

    من گرفتار سیه چرده ی شوخی شده ام :gol: که به من دشمن و با مردم بیگانه صفاست
  6. ghisoo_tala

    شعر نو

    ناز گفتم که ای غزال! چرا ناز می کنی؟ هر دم نوای مختلفی ساز می کنی؟. گفتا: بدرب خانه ات ار کس نکوفت مشت روی سکوت محض، تو در باز میکنی؟! :gol:
  7. ghisoo_tala

    شعر نو

    احتیاج گفتم: بگو به من، ای فاحشه! که داد بباد.. شرافت و غرور تو را؟.. ناله از دلش سر داد: کای احتیاج، زاده ی زر، مادر فساد لعنت بروح مادر معروفه ی تو باد!:gol:
  8. ghisoo_tala

    شعر نو

    آن کس که بداند و بداند که بداند :gol: اسب طرب از گنبد گردون بجهاند وآن کس که نداند و بداند که نداند :gol: هم خویشتن از ننگ جهالت برهاند وآن کس که نداند و نداند که نداند :gol: در جهل مرکب ابدالدهر بماند
  9. ghisoo_tala

    شعر نو

    نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد نمی خواهم بدانم کوزه گر با خاک اندامم چه خواهد ساخت ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد گلویم سوتکی باشد بدست کودکی گستاخ و بازیگوش و او یکریز و پی در پی دم خویش را بر گلویم سخت بفشارد و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد بدینسان بشکند در من...
  10. ghisoo_tala

    شعر نو

    معنای سرد آدميت سينه مالامال لبريز است ازمعناي سرد آدميت بي تولد،بي سرانجام،كودك بي تاب گريان فقروغارت،عشق و حسرت بغض و نفرت، قتل عام و جرم و سرقت گركه مي دانست آدم، كودكانش اينچنين ازپشت، دست اهرمن را سفت مي بندند هرگز،عشق را معني نمي كرد و نمي رقصيد با سازش:gol:
  11. ghisoo_tala

    رباعی و دو بیتی

    ایزد چو گل وجود ما می آراست :gol: دانست زفعل ما چه برخواهد خاست بیحکمش نیست هر گناهی که مراست :gol: پس سوختن روز قیامت ز کجاست خیام
  12. ghisoo_tala

    رباعی و دو بیتی

    هرچه رفت از دست یاد آن به نیکی می کنند :gol: چهرۀ امروز از آئینه فردا خوشتر است
  13. ghisoo_tala

    اس ام اس هاي روزانه Joke-Off-SMS

    گویند غروب جایی است که آسمان زمین را می بوسد ، من امشب برای تو غروب می کنم کجایی آسمان من .:gol:
  14. ghisoo_tala

    اس ام اس هاي روزانه Joke-Off-SMS

    در نهان به آنانی دل می بندیم که دوستمان ندارند ، و در آشکارا از آنانی که دوستمان دارند غافلیم ، شاید این است دلیل تنهایی ما ! :gol:
  15. ghisoo_tala

    مشاعرۀ سنّتی

    رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم با دوست بگوییم که او محرم راز است:gol:
  16. ghisoo_tala

    شعر نو

    <شعاری برای زیستن> حرمت اعتبار خودرا هرگز در میدان مقایسه ی خویش با دیگران مشکن که ما هر یک یگانه ایم موجودی بی نظیر و بی تشابه . و آرمان های خویش را به مقیاس معیارهای دیگران بنیاد مکن تنها تو می دانی که "بهترین" در زندگانیت چگونه معنا می شود از کنار آنچه باقلب تو نزدیک است آسان مگذر بر آنها چنگ...
  17. ghisoo_tala

    مشاعرۀ سنّتی

    لطفیست بر ما که میکند غم دوست ، ورنه دل تنگ ما چه جای غم اوست :gol:
  18. ghisoo_tala

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    خدایا چه یافت آنکه تو را گم کرد و چه گم کرد آنکه تو را یافت :gol: چـرا وقتـی كـه راه زندگـی همـوار می گـردد بشر تغییر حالت می دهد خونخوار می گردد به وقت عیش و عشرت می نوازد ساز بد مستی به وقت تنگدستی مومن و دین دار می گردد :gol: کسی باش که عمری با تو بودن یک لحظه و لحظه ای بی تو بودن...
  19. ghisoo_tala

    رباعی و دو بیتی

    آن به که در این زمانه کم گیری دوست :gol: با اهل زمانه صحبت از دور نکوست آنکس که بجملگی ترا تکیه بر اوست :gol: چون چشم خرد باز کنی دشمنت اوست
  20. ghisoo_tala

    مشاعرۀ سنّتی

    تو را چنانکه توئی هر نظر کجا بیند:gol: بقدر دانش خود هر کسی کند ادراک
بالا