نتایح جستجو

  1. T

    مشاعرۀ سنّتی

    دل در گره زلف تو بستیم دگر بار وز هر دو جهان مهر گسستیم دگربار جام دو جهان پر ز می عشق تو دیدیم خوردیم می و جام شکستیم دگربار عراقی:heart:
  2. T

    مشاعرۀ سنّتی

    یاد آن که جز به روی منش دیده وانبود وان سست عهد جز سری از ماسوا نبود امروز در میانه کدورت نهاده پای آن روز در میان من و دوست جانبود کس دل نمی دهد به حبیبی که بی وفاست اول حبیب من به خدا بی وفا نبود دل با امید وصل به جان خواست درد عشق آن روز درد عشق چنین بی دوا نبود تا آشنای ما سر بیگانگان نداشت...
  3. T

    مشاعرۀ سنّتی

    مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را باری به چشم احسان در حال ما نظر کن کز خوان پادشاهان راحت بود گدا را سعدی جان : )
  4. T

    به نفر بالایی یک نصیحت بکن

    اگه TA (حل تمرین )شدی دانشجوها رو نکار (دست ها زیر شانه پوف میکشد ! ) :(
  5. T

    مشاعرۀ سنّتی

    از این پنج شین روی رغبت متاب شب و شاهد و شمع و شهد و شراب فردوسی جان فک میکردین فردوسی هم اینقد ظریف شعر بگه : دی
  6. T

    در جستجوی کتاب نمونه سوالات ریاضی عمومی 1

    چون رشتتون مدیریته و تو بخش IT چنتا پست درمورد کتاب دارین حدس میزنم برای کنکور ارشد میخواین اگه همینطوره من میتونم راهنماییتون کنم در مورد اکثر کتابا مثلا ریاضی 1 و پیشنهاد میکنم برای کنکور از اقاسی بخونید ولی اگه اینطور نیست کتابای ریاضی 1 زیادی داریم ک نمونه سوال حل شده دارن سطحشونم خیلی بالا...
  7. T

    برای ریاضی 2 چ کتابی بگیرم ؟؟؟

    کتاب ریاضی 2 دکتر شهشهانی رو تو دانشگاه به ما تدریس میکردن کتاب جالبیه ولی سطحش بالاست ولی کتابای ریاضی عمومی مسعود اقاسی خیلی خوبه هم ریاضی 1 هم ریاضی 2 معمولا بچه ها برای کنکور هم از همین کتاب استفاده میکنن داخل هربخش مثال حل شده داره بعد از هربخش هم تست
  8. T

    مشاعرۀ سنّتی

    رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن ترک من خراب شب گرد مبتلا کن ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن
  9. T

    مشاعرۀ سنّتی

    در دیده چه کار آید؟ این اشک چو بارانم بر دیده اگر، جانا، سروی چو تو بنشانم خود را به سر کویت بدنام ابد کردم از هر چه جز این کردم، از کرده پشیمانم
  10. T

    مشاعرۀ سنّتی

    مرا دلبر چنان باید که جان فتراک او گیرد مرا مطرب چنان باید که زهره پیش او میرد یکی پیمانه‌ای دارم که بر دریا همی‌خندد دل دیوانه‌ای دارم که بند و پند نپذیرد خداوندا تو می‌دانی که جانم از تو نشکیبد ازیرا هیچ ماهی را دمی از آب نگزیرد زهی هستی که تو داری زهی مستی که من دارم تو را هستی همی‌زیبد مرا...
  11. T

    مشاعرۀ سنّتی

    تو مپندار که خاموشی من هست برهان فراموشی من!!
  12. T

    مشاعرۀ سنّتی

    در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم عاشق نمی شوی که ببینی چه می کشم با عقل آب عشق به یک جو نمی رود بیچاره من که ساخته از آب و آتشم شهریار جانم
  13. T

    ^___^ :gol:

    ^___^ :gol:
  14. T

    مشاعرۀ سنّتی

    اگر روم ز پی اش فتنه‌ها برانگیزد ور از طلب بنشینم به کینه برخیزد و گر به رهگذری یک دم از وفاداری چو گرد در پی اش افتم چو باد بگریزد حافظ جانم
  15. T

    مشاعرۀ سنّتی

    درد ما را در جهان درمان مبادا بی‌شما مرگ بادا بی‌شما و جان مبادا بی‌شما مولانا جان
  16. T

    مشاعرۀ سنّتی

    تا کی در انتظار گذاری به زاریم باز آی بعد از اینهمه چشم انتظاریم دیشب به یاد زلف تو در پرده های ساز جان سوز بود شرح سیه روزگاریم شهریار جان
  17. T

    اگه نفر قبلی به کافی شاپ دعوتت کنه قبول میکنی؟

    آخه خجالتم میاد گناه داره:D
  18. T

    مشاعرۀ سنّتی

    دل را چنان به مهر تو بستم که بعد از این دیگر هوای دلبر دیگر نمی‌کنم فروغ عزیزم
  19. T

    تا حالا شده دلتون بگیره؟ان موقع چه کار کردید؟

    میرم پیاده روی یا اگه خیلی ذهنم درگیر باشه میخوابم بیدار ک میشم حالم خوبه:king:
  20. T

    به نفر بالایی یک نصیحت بکن

    ت تاثیر فکر دیگران قرار نگیر:king:(با لهجه ی ارسطو:lol:)
بالا