نتایح جستجو

درد دارد…سرت به سنگی بخورد که روزی به سینه ات میزدی

دلم کوچ میـــخواهــــــد . . . بدون مقصد ! بدون بازگشت !

آفتاب آمد و بر پنجره ‘ي ابر نشست پر و بالش همه خيس غنچه بيدار شد از خواب و دهن دره ي شيريني كرد و دم پنجره آمد، گل شد گل دم پنجره ، عطرش را پايين آويخت يك نفر پايين بود...

هنوزم میشه دست هامو به دستای تو بسپارم هنوزم می زنه قلبم که این یعنی دوست دارم می تونم رد بشم با تو از این دنیا از این سختی می تونم با تو برگردم به یکرنگی به خوشبختی می دونم می تونم با تو تو مشت زندگی جا شم دلم آروم نمی گیره اگه یک لحظه تنها شم تو رو دارم همین بسه واسه حس کردن خوبی واسه حبس...

کلافه کرده ای مرا چرا نگاهت از نوشته های من قشنگتر است..

شب کــه مـی شــود ! شــروع مـی شــود ای کـــاش هــای مـن… ! بــرای داشتـنت….

2.......

خیلی جالب بود مرصی

537:gol:

دارم احساس میکنم که باید به جای جمله ی : «اگه خدا بخواد» باید بگم : « اگه مردم بزارن….

شب کــه مـی شــود ! شــروع مـی شــود ای کـــاش هــای مـن… ! بــرای داشتـنت…

کلافه کرده ای مرا چرا نگاهت از نوشته های من قشنگتر است.. !!

زیر باران با یاد تو می روم ،به دنبال جای پای تو ،تو را می پرستم من شبانه ،برای لحظه های شادمانه ،برای با تو بودن صادقانه ،می آیم من به پیشت عاشقانه ، به تو دل بسته ام من شاعرانه ،اما افسوس از درک زمانه ،چه زیباست راز زمانه ،اگر...

زیر باران با یاد تو می روم ،به دنبال جای پای تو ،تو را می پرستم من شبانه ،برای لحظه های شادمانه ،برای با تو بودن صادقانه ،می آیم من به پیشت عاشقانه ، به تو دل بسته ام من شاعرانه ،اما افسوس از درک زمانه ،چه زیباست راز زمانه ،اگر...

میان خواب خسته تر از آنم که پیدایت کنم در بیداری هم که نمی گنجی بگذار بیرون از زندگی تماشایت کنم

خوش به حالتون

خیره میشه به کوچه ها پنجره ی اتاقم، خیره میشم به پنجره گریه میاد سراغم چه بی بهونه اومدی چه بی بهونه رفتی، با اون چشای عاشقت منو نشونه رفتی فاصله ها نمی تونن تو رو ازم بگیرن، باید روزای بدمون یکی یکی بمیرن فک می کنم کنارمی به فکرتم شب و روز، پنجره ها هم می دونن که چشم به راتم هنوز…

اگه دست من یک سال پیش. همین الانم دلم برا خدا یه ذره شده. به نظر من زمان مرگ ادم وقتیه که آدم احساس کنه دیگه کاری تو این دنیا نداره.

من تا دوره دبیرستان نماز نمیخوندم. چون این قد تو مدرسه اجبار میکردن دوست نداشتم بخونم یعنی انگیزه ام نداشتم. وقتی وارد دبیرستان شدم یه دوستی داشتم خدا رحمتش کنه خیلی روم تاثیر گذاشت شروع کردم نماز خوندم. معجزات زیادی تو زندگیم شد.الان جوری شده واقعا عاشقانه نماز میخونم. یعنی بهترین لحظات عمرم من...

رفت…. بی آنکه مرا به خدا بسپارد…. نمیدانم، خدا را فراموش کرد یا مرا