به شقایق سوگند که تو برخواهی گشت
من به این معجزه ایمان دارم ...
باغبان دلشاد کنج ایوان زمزمه کنان می گوید:
" منتظر باید بود تا زمستان برود، غنچه ها گل بکنند ... "
دیرگاهیست که من روزنه را یافته ام
به امید رویش لحظه سبز دیدار
بذر بودنت را در دلم کاشته ام ...
با خودم می گویم :
" نکند بی خبر از...