نتایح جستجو

دلا چنان معاش كن كه گر بلغزد پاي فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد....

در جوي زمان ،در خواب تماشاي تو مي رويم سيماي روان،با شبنم افشان تو مي شويم پرهايم؟ پر پر شده ام. چشم نويدم به نگاهي تر شده ام. اين سو نه،آن سويم و در آن سوي نگاه ،چيزي را مي بينم ،چيزي را مي جويم...

من در اين تاريكي پي يك بره ي روشن هستم تا بيايد علف خستگي ام را بچرد...

سلام يعني چي هستي؟

زندگي را تو بساز نه بدان ساز كه بسازند و پذيري بي حرف زندگي يعني جنگ تو به جنگ زندگي يعني عشق تو بدان عشق بورز...

تا بخواهي خورشيد،تا بخواهي پيوند،تا بخواهي تكثير من به سيبي خشنودم و به بوئيدن يك بوته ي بابونه...

سلاااااااااااااااااااااام خواهش مي كنم.شما لطف داريد. [IMG]

گویا مردان به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده‌اند که در زمان ابتلای همسرشان به بیماری‌های سخت آنها را رها کرده و به عبارتی خود را از زیر بار فشار مضاعفی که در این زمان به آنها وارد می‌شود رهایی ببخشند، این در حالی است که زنان به طور ژنتیکی در کنار همسرشان می‌مانند و سعی می‌کنند در گذران این دوران با او...

تا تواني به جهان حاجت محتاجان ده يا دمي،يا درمي،يا قدمي،يا قلمي... ممنونم

تا تواني دلي به دست آور دل شكستن هنر نمي باشد... ببخشيد تشكرام تموم شده.

قاصدک آمد خبر آورد دلت سوي ما کرده ميخواهي بيايي عشق من فرش راهت کمي زودتر ..مبادا دير بيايي

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآخ يادش به خير خرساي مهربون...كاراگاه گژت....فوتباليستا....هاچ زنبور عسل....پينوكيو.....ورووجك و آقاي نجار....دخترك كبريت فروش....سارا كورو...گربه سگ... جيمبو...آنشرلي...زنان كوچك...مگ مگ و دوستان....زبل خان...جك وجيل ...يوگي و دوستاش...نيل (اسمشو يادم نمياد هموني...

تنها به تماشاي چه اي؟ بالا،گل يك روزه ي نور...

الا اي دولتي طالع كه قدر وقت ميداني گوارا بادت اين عشرت كه داري روزگاري خوش هر آنكس را كه در خاطر ز عشق دلبري باريست سپندي گو بر آتش نه كه دارد كار و باري خوش شب صحبت غنيمت دان و داد خوشدلي بستان كه مهتابي دلفروزست و طرف لاله زاري خوش...

جالب بود ممنون... شبيه بود ...

چشم ها را بايد شست،جور ديگر بايد ديد واژه را بايد شست واژه بايد خود باد،واژه بايد خود باران باشد چترها را بايد بست زير باران بايد رفت فكر را خاطره را زير باران بايد برد با همه مردم شهر زير باران بايد رفت دوست را زير باران بايد جست زير باران بايد چيز نوشت حرف زد نيلوفر كاشت زندگي تر شدن پي در پي...

<B> آفرین شهر ما ساحل اگر دشت هوا بهتر بود شهر ما ساحل اگر داشت کبوتر با کبوتر باز با باز نبود....... شعار پرواز </B> کنار آشنايي تو آشيانه مي کنم فضاي آشيانه را پر از ترانه مي کنم کسي سوال ميکند به خاطر چه زنده اي ومن براي زندگي ترا بهانه مي کنم ...

باران ببار تا نفست خيسمان کند قدري بشويد و قديسمان کند... ببخشيد تشكرام تموم شده...

سلااااااااااااااااااااااااااااام. عروسك پشت پرده نيست؟ چه خوشگله....! (راستي ببخشيد من الان تشكر ندارم .براي مشاعره استفادش كردم تموم شد)