نتایح جستجو

  1. *sasa*

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    خدایا! چگونه تو را بخوانم که من منم ... و چگونه از تو قطع امید کنم که تو تویی...
  2. *sasa*

    چیزی نبود :razz:

    چیزی نبود :razz:
  3. *sasa*

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    شک نکن درست در لحظه ی آخر، در اوج توکل و در نهایت تاریکی نوری نمایان می شود، معجزه ای رخ می دهد و چه زیبا خدا از راه می رسد...
  4. *sasa*

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    خدایا مرا ببخش که همواره در گرفتاری هایم؛ دنیا را از تو خواسته ام الهی دستانی عطا کن که تو را برایم از تو بخواهد...
  5. *sasa*

    پسته لال سکوت دندان شکن است!!!

    پسته لال سکوت دندان شکن است!!!
  6. *sasa*

    شعر نو

    دنیای ما اندازه ی هم نیست من عاشق بارون و گیتارم من روزها تا ظهر میخوابم من هرشبو تا صبح بیدارم دنیای ما اندازه ی هم نیست من خیلی وقتا ساکتم ، سردم وقتی که میرم تو خودم شاید پاییز سال بعد برگردم
  7. *sasa*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    تنم می لرزه و میری ، حواست نیست هوامو کام می گیری ، حواست نیست حواسم هست و می میرم ، حواست نیست کنارت اوج می گیرم ، حواست نیست
  8. *sasa*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    تو می خندی ... حواست نیست ... من آروم می میرم تو می رقصی و من ... عاشق شدن رو یاد می گیرم چه جذابی ... چه گیرایی چه بی منطق به چشمات می شه عادت کرد توی دستای تو باید به سیگارم حسادت کرد
  9. *sasa*

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    خدایا... تو میدانی که چقدر دلم هوای پرواز دارد... خلاصم کن از این بند تمناها.. .
  10. *sasa*

    کاش می دانستم این سرنوشت را چه کسی برایم بافته… آن وقت به او می گفتم: یقه را آنقدر تنگ بافته ای...

    کاش می دانستم این سرنوشت را چه کسی برایم بافته… آن وقت به او می گفتم: یقه را آنقدر تنگ بافته ای که بغضهایم را نمیتوانم فرو ببرم…
  11. *sasa*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    آدم خوب قصه های من!! دلتنگت شده ام، حجمش را میخواهی؟؟؟ خدا را تصور کن…
  12. *sasa*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    گاهی پروانه ها هم اشتباه عاشق میشوند بجای شمع گرد چراغهای بی احساس خیابان میمیرند …
  13. *sasa*

    [IMG]

    [IMG]
  14. *sasa*

    علم بهتره یا ثروت به روایت طنز..... D:

    شيخ را گفتند : علم بهتر است يا ثروت؟ شيخ بيدرنگ شمشير از ميان بيرون آورد و مانند جومونگ مريد بخت برگشته را به سه پاره ي نامساوي تقسيم نمود و گفت: سالهاست که هيچ خري بين دو راهي علم و ثروت گير نميکند..... مريدان در حاليکه انگشت به دندان گرفته و لرزشي وجودشان را فرا گرفت گفتند يا شيخ ما را...
  15. *sasa*

    پس این چی؟!

    جایی واسه تشکر من نمونده که!! :w27:
  16. *sasa*

    سگهای اداری

    جالب بود, مرسیییی:w17::w17:
  17. *sasa*

    بخنــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــد بیا تو!

    تنها میتونم بگم به خوابم نیااااااااااااای:eek::D
  18. *sasa*

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    باز تویی که غروبها ، «تکراری ترین غمهای عالم» را آنچنان نوازش میکنی؛ که انگار این «اولین و تنها» بنده احمق توست که درد دل میکند ، حماقت های کودکانه خلقت را ... می بینی...! چه خوب که تو می بینی...
  19. *sasa*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    وقتی که نمیتوان ابراز کرد محبت را و فرو می بلعیم «آتش کلماتی» را که فریاد میزند «زیبایی های زخم زن قلب » را ... « زیبایی هایش » را ... وقتی احساس « خفگی » میکنیم ... آنوقت است که حسودیمان به تو میشود که «خدایی و بی نیاز» ... « بی نیاز» از اینکه دیگران بدانند چقدر آنها را دوست داری ...
بالا