درسته که اون عشق منه، ولی از کجا معلوم که اون هم منو دوست داشته باشه؟ شاید از اینکه من بشینم و نگاش کنم، خوشش نیاد، نمی تونم برم، اونجا گیر کردم، فقط پشتمو می کنم بهش و به این فکر که اون نزدیکمه خودمو دلگرم می کنم، هرچند که نمی تونم بهش برسم.....
نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد
گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش
و او یکریز و پی در پی
دم گرم خوشش را بر گلویم سخت بفشارد
و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد
بدین سان بشکند در من
سکوت...
تاحالا به این سوتی بزرگ دانشگاه دقت کردین؟
وقتی از در اصلی میاین تو، منشور ضوابط اخلاقی دانشجویان دختر کنار ورودی پسرهاس و منشور دانشجویان پسر، کنار ورودی دخترها!!!!:biggrin: