نتایح جستجو

  1. م.سنام

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    اگردارای سودومایه بودم عروس عشق راپیرایه بودم
  2. م.سنام

    شعر نو

    دلم می سوزد برای پروانه هایی که درون پیله می مانند و تو پا می گذاری بر فرش از تن پوش پروانه هایم بی آنکه قدم بگذاری شانه هایت بی سر می مانند آنگاه که در فکر پروانه هایم پیله وار در خود می پیچیم و تو پا می گذاری چه غربت وار بر اندیشه هایی که در...
  3. م.سنام

    دست‌نوشته‌ها

    پشت پنجره های بسته به دیوارغم تکیه میدم ویاد ارزوهای خفته ام رادرقلبم بیدارمی کنم. ارزو میکنم ای کاش ذهنم ازهرچه کلمه است خالی شود......... کلمه هایی که جز رنجش برای دیگران ,جز تنهایی برای خودم چیزی به ارمغان نداره.خسته ام .....خسته ازاین زندگی ازاین دلمردگی. خسته ام .....خسته ازاین دروغ...
  4. م.سنام

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    یکی نظر به گل افکندودیگری به گیاه زخوب وزشت چه منظور هر که را نظریست
  5. م.سنام

    **مشاعره با اشعار سهراب سپهری**

    غربت ماه بالای سر آبادی است اهل آبادی در خواب روی این مهتابی خشت غربت را می بویم باغ همسایه چراغش روشن من چراغم خاموش ماه تابیده به بشقاب خیار به لب کوزه آب غوک ها می خوانند مرغ حق هم گاهی کوه نزدیک من است : پشت افراها سنجد ها وبیابان پیداست سنگ...
  6. م.سنام

    اشعار فریبا شش بلوکی

    عاشقی عاشقی روح مرا آزرده است خنده هایم را ز پیشم برده است * عاشقی را می توان تحقیر کرد؟ عاشقی را می شود زنجیر کرد؟ * عاشقی تقصیر یک پیغام نیست صحبت از آن دانه و این دام نیست * عاشقی یک اتفاق ساده نیست صحبت از دل بردن و دلداده نیست * عاشقی یک کلبۀویرانه...
  7. م.سنام

    اشعار عاشورایی و انتظار

    اب هنوزهم شرمنده تووکودکان توست اب هنوزهم سرمسار عطش خاندان توست
  8. م.سنام

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    تازه به سمت فراغت اضلاع باران رسیده بودم که تو آمدی و خواستی صورت تر من را با دستمال عقل پاک کنی اما قطره های آب پاک نشدند، چون خودشان پاک بودند و تو تعجب کردی، چون خبر از پاکی آب نداشتی، چون به حجم آفتاب پس از آن باران نگاه نکردی، آری نگاه نکردی، نگاه را فراموش کرده...
  9. م.سنام

    شعر نو

    فریاد سرخ فام بهارانم سرکش گرهای قلب خاک گیرانده شب چراغ پریشانم فریاد سرخ فام بهارانم برخاسته ز سنگ با من مگو ز حادثه می دانم آری که دیر نمی مانم اما به هر بهار سرودم را چون رد خون آهوی مجروح بر هر ستیغ سهم می افشانم آنگاه عطر تلخ جوانم را...
  10. م.سنام

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    میرم و گم میشم آخر تو غروب دشت غربت نمی تونم که بمونم توی شهر بی محبت
  11. م.سنام

    داستان هاي كوتاه

    ازخداوندخواستم تادردهایم راازمن بگیرد اماخداوندصراحتاکفت:نه...من نبایداین کاررابکنم...توبایدازانهادوری بجویی. ازخداوندخواستم به من صبروشکیبایی ببخشداماخداوندگفت:صبرفرزندرنج وسختی است ضمناشکیبایی که بخشیدنی نیست توبایدخودان رابه دست بیاوری. ازخداوندخوشی وسعادت طلب کردم اماخداوندبازهم گفت...
  12. م.سنام

    سلام دختر گلم خوشحالم که درامتحانت موفق بودی .امیدوارم همیشه ودرهمه حال درکارهایت ودرسهایت موفق...

    سلام دختر گلم خوشحالم که درامتحانت موفق بودی .امیدوارم همیشه ودرهمه حال درکارهایت ودرسهایت موفق باشی. همیشه شادوسرزنده باشی دخترم. [IMG]
  13. م.سنام

    گفتگوهای تنهایی

    درخواب ناز بودم شبی،دیدم کسی در میزند در را گشودم روی او،دیدم غم است در میزند ای دوستان بی وفا،از غم بیاموزید وفا غم با همه بیگانگی،هر شب به من سر میزند
  14. م.سنام

    كوي دوست

    ای آفتاب آینه دار جمال تو مشک سیاه مجمره گردان خال تو صحن سرای دیده بشستم ولی چه سود کاین گوشه نیست درخور خیل خیال تو در اوج ناز و نعمتی ای پادشاه حسن یا رب مباد تا به قیامت زوال تو مطبوعتر ز نقش تو صورت نبست باز طغرانویس ابروی مشکین مثال تو در چین زلفش ای دل مسکین چگونه‌ای کاشفته...
  15. م.سنام

    مشاعرۀ سنّتی

    مزار ز من، که هیچ هیچم از هیچ، کسی نگیرد آزار
  16. م.سنام

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    دلم بدجوری هواتو کرده دلم بدجوری هواتو کرده تو غربت ترانه دنبال تو می گرده تنگ غروب خسته و تنها صدات می کنم ای هم آشنا ناز نگاتو به دنیا ارزون نمیدم ستاره‌ی عشقمو به آسمون نمیدم بیا تو خاطره‌های خط خطی سراغی بگیر از من پاپتی چه کنم چی بگم از کدوم بهونه دوست دارم رو فقط یه بار بگو عاشقونه اون...
  17. م.سنام

    فراق یار

    بی توزندان سکوتم هر شب کلبه ای ساکت وخاموشم هر شب باتوسرسبزم وپیوسته بهاراست دلم بی تویک تنگه محبوس زاقیانوسم بی تودرخلوت شبهای خودم پوسیدم بی توشدبختک وماتم تب هر کابوسم من که پیوسته به خود نمره وجدان دادم عاشقی بود فقط کردهی نامحسوسم
  18. م.سنام

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    خدایا!چه کسی می تواندادعاکندکه ازتوعاشق تراست؟
  19. م.سنام

    مشاعرۀ سنّتی

    راه دل جز بهوای تو نمی‌باید زد گر چه ما را نبود یک درم اما هر دم
  20. م.سنام

    رباعی و دو بیتی

    ای دلبر و مقصود ما ای قبله و معبود ما آتش زدی در عود ما نظاره کن در دود ما ای یار ما عیار ما دام دل خمار ما پا وامکش از کار ما بستان گرو دستار ما در گل بمانده پای دل جان می‌دهم چه جای دل وز آتش سودای دل ای وای دل ای وای ما
بالا