نتایح جستجو

خخخخخخخخ [IMG]

عذاب وجدان گرفدم:redface::redface::redface: مامانم مرغ گذاش :redface::redface::redface: من برم خجالت بخورم:redface::redface: خیلی لوس و بد شدم:redface:

تا نشوی خاک درش در نگشاید به رضا تا نکشی خار غمش گل ز گلستان نبری تا نکنی کوه بسی دست به لعلی نرسد تا سوی دریا نروی گوهر و مرجان نبری سر ننهد چرخ تو را تا که تو بی‌سر نشوی کس نخرد نقد تو را تا سوی میزان نبری تا نشوی مست خدا غم نشود از تو جدا تا صفت گرگ دری یوسف کنعان نبری مولانا جااان من

اوهوم[IMG] من از بین اون همه غذا اومدم[IMG]کمتر میتونم گشنگی رو تا سحر تاب بیاریم خخخ [IMG]

یه ایده باحال داشتن بچه های دانشکده اینطوری بود که خود دانشجوها حدود 4 , 5 نوع غذا درست کردن واسه افطاری بچه های خوابگاهی بعد بچه های خوابگاهی هر غذایی ک سفارش بدن از همون غذا ما یه دونه میذاریم کنار برای بچه های بی بضاعت باحاله ینی از همون غذایی ک خودت داری میخوری یه نفر دیگه که نمیشناسی و...

در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت حافظ جانم

رفته بودم آشپزی خخخ[IMG]

الان رسیدم خونه[IMG] اومدم خونه ماهی داشدیم[IMG] روزه رو از ماهی بیشتر دوس دارم[IMG]

تو چرا با خودت حرف میزنی[IMG] اینو دوس دارم خخخخخخخ[IMG]

گشنمه[IMG]

خوب کردم[IMG]

تو برو الان دواتون میشه جوابمو دیگه نمیده:redface:

آقای pandarm ؟:redface: آها نمیدونم شایدم خانوم:redface:

تو عشق پاکي و پيوند حسن جاودان داري نه حسنت انتها دارد نه عشقت ابتدا حافظ