نتایح جستجو

  1. has ti

    مشاعرۀ سنّتی

    ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست
  2. has ti

    مشاعرۀ سنّتی

    اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
  3. has ti

    مشاعرۀ سنّتی

    تا شدم حلقه به گوش در میخانۀ عشق هردم آید غمی از نو به مبارک بادم :gol::gol:
  4. has ti

    مشاعرۀ سنّتی

    دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد پس من چگونه گویم این درد را دوا کن
  5. has ti

    مشاعرۀ سنّتی

    دارم از لطف ازل جنت فردوس طمع گرچه دربانی میخانه فراوان کردم
  6. has ti

    مشاعرۀ سنّتی

    تنــم از واسطه دوری دلـبر بگــداخت جانم از آتش هجر رخ جانانه بسوخت
  7. has ti

    مشاعرۀ سنّتی

    یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب کز هر زبان که می شنویم نا مکرر است
  8. has ti

    مشاعرۀ سنّتی

    یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم دولت صحبت آن مونس جان مارا بس
  9. has ti

    مشاعرۀ سنّتی

    یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب کز هر زبان که می شنویم نا مکرر است :gol::gol::gol:
  10. has ti

    مشاعرۀ سنّتی

    دریغ و درد که تا این زمان ندانستم که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق
  11. has ti

    مشاعرۀ سنّتی

    یادایام جوانی جگرم خون می کرد خوب شد پیر شدم کم کم و نسیان آمد
  12. has ti

    مرسی عزیزم :w27: امیدوارم بتونم دوست خوبی برات باشم :gol::gol:

    مرسی عزیزم :w27: امیدوارم بتونم دوست خوبی برات باشم :gol::gol:
  13. has ti

    مشاعرۀ سنّتی

    در مذهب ما باده حلال است ولیکن به روی تو ای سرو گل اندام حرام است
  14. has ti

    مشاعرۀ سنّتی

    مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است زان رو سپرده اند به مستی و شرب مدام ما
  15. has ti

    مشاعرۀ سنّتی

    مرحبت طایر فرخ پی فرخنده پیام........ خیرمقدم چه خبر دوست کجا راه کدام مامست صبوحیم زمیخانه توحید حاجت به می وخانه خمارنداریم
  16. has ti

    مشاعرۀ سنّتی

  17. has ti

    مشاعرۀ سنّتی

  18. has ti

    مشاعرۀ سنّتی

    نیست دلداری که دلداری کند نیست غم خواری که غم خواری کند گر چه یاران بسیارند هر طرف نیست یاری تا مرا یاری کند
  19. has ti

    مشاعرۀ سنّتی

    من و انکار شراب این چه حکایت باشد غالبا آنقدر عقل و درایت باشد
  20. has ti

    مشاعرۀ سنّتی

    آتش آن نیست که از شعله او خندد شمع آتش آن است مه در خرمن پروانه زدند
بالا