نتایح جستجو

  1. won-a-pa-lei

    مشاعرۀ سنّتی

    بهار منتظر بی مصرف افتاد! به هر بامی درنگی کرد و بگذشت به هر کوئی صدائی کرد و استاد ولی نامد جواب از قریه، نز دشت.
  2. won-a-pa-lei

    مشاعرۀ سنّتی

    این ابرهای تیره که بگذشته ست بر موج های سبز کف آلوده، جان مرا به درد چه فرساید روحم اگر نمی کند آسوده؟
  3. won-a-pa-lei

    مشاعره با شعر سعدی

    ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را اول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب را
  4. won-a-pa-lei

    مشاعره با شعر سعدی

    تو را ز حال پریشان ما چه غم دارد اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد
  5. won-a-pa-lei

    مشاعرۀ سنّتی

    لیک از او با من چه باشد کاستن؟ من که ام جز گور سرگردان من؟ من که ام جز باد و، خاری پیش رو؟ من که ام جز خار و، باد از پشت او؟
  6. won-a-pa-lei

    مشاعرۀ سنّتی

    تا دل شب از امیدانگیز یک اختر تهی گردد ابر می گرید باد می گردد. . . شب خوش!
  7. won-a-pa-lei

    مشاعرۀ سنّتی

    دست بردار ازین هیکل غم که ز ویرانی خویش است آباد. دست بردار که تاریکم و سرد چون فرو مرده چراغ از دم باد.
  8. won-a-pa-lei

    مشاعره با شعر سعدی

    بوی گل و بانگ مرغ برخاست هنگام نشاط و روز صحراست
  9. won-a-pa-lei

    مشاعره با شعر سعدی

    یار باید که هر چه یار کند بر مراد خود اختیار کند
  10. won-a-pa-lei

    مشاعرۀ سنّتی

    دیگر پیامی از تو مرا نارد این ابرهای تیرۀ توفانزا زین پس به زخم کهنه نمک پاشد مهتاب سرد و زمزمۀ دریا.
  11. won-a-pa-lei

    مشاعرۀ سنّتی

    تا آخرین ستارۀ شب بگذرد مرا بی خوف و بی خیال بر این برج خوف و خشم، بیدار می نشینم در سردچال خویش شب تا سپیده خواب نمی جنبدم به چشم.
  12. won-a-pa-lei

    مشاعرۀ سنّتی

    دست بردار! چه سود آید بار از چراغی که نه گرماش و نه نور؟ چه امید از دل تاریک کسی که نهادندش سرزنده به گور؟
  13. won-a-pa-lei

    مشاعرۀ سنّتی

    تا آخرین ستارۀ شب بگذرد مرا بی خوف و بی خیال بر این برج خوف و خشم، بیدار می نشینم در سردچال خویش شب تا سپیده خواب نمی جنبدم به چشم. روز خوش!
  14. won-a-pa-lei

    تصویر دختر 19 ساله اي كه حيوان خانگي نامزدش شد .......

    :biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin:
  15. won-a-pa-lei

    مشاعرۀ سنّتی

    مانم به آبگینه حبابی سست در کلبه ئی گرفته، سیه، تاریک: لرزم، چو عابری گذرد از دور نالم، نسیمی ار وزد از نزدیک.
  16. won-a-pa-lei

    مشاعرۀ سنّتی

    استوارم چون درختی پا به جای پیچک بی خانمانی را بگوی بی ثمر با دست و پای من مپیچ.
  17. won-a-pa-lei

    مشاعرۀ سنّتی

    این ابرهای تیره که بگذشته ست بر موج های سبز کف آلوده، جان مرا به درد چه فرساید روحم اگر نمی کند آسوده؟
  18. won-a-pa-lei

    تاثیر گذارترین بیت یا جمله زندگیتون چیه؟

    گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری دانی که رسیدن هنر گام زمان است و گوهر نمای گوهر ذاتی خویش باش خاکش به سر که زنده به نام پدر بود
  19. won-a-pa-lei

    مشاعره با شعر سعدی

    اگر تو برفکنی در میان شهر نقاب هزار مؤمن مخلص درافکنی به عقاب
بالا