نتایح جستجو

ترانه ی جدایی (حرف آخر) به جای یادگاری دِشنِه زدی به بالم خیره شدی به چشمام گفتی دوستت ندارم شدم یه بی همه کس همسایه ی جنونت لعنت به رفتن تو حتی به این سکونِت دلم از عشقت خون شد آکنده از جنون شد جز خاطِرِت هیچ نموند پوست، گوشت ِاستخوون شد یه عاشقی همیشه نَفَس نَفَس دوستت داشت اما دل سنگ تو...

سلام اسمان عزیز :gol: روز دانشجو رو به تو نیز تبریک میگم صبر کردن دردناک است و فراموش کردن از ان دردناکتر ولی دردناکتر از این دو ان است که ندانی که باید صبر کنی یا فراموش

به هر حال خیلی خیلی خوشحالم کردی اسمان جان حالا دیگه می دونی کیه که رفته و تنهام گذاشته فقط و فقط برای دلم می نویسم بازم مرسی که سر زدی

[IMG]

سلام اسمان جان خیلی خیلی خوشحالم کردی به وبلاگم سر زدی مرسی خانمی

اينجا براي از تو نوشتن هوا كم است دنيا براي از تو نوشتن مرا كم است اكسير من نهاينكه مرا شعر تازه نيست من از تو مي نويسم و اين كيميا كم است دريا و من چه قدر شبيهيم گرچه باز من سخت بيقرارم و او بيقرار نيست با او چه خوب مي شود از حال خويش گفت دريا كه از اهالي اين روزگارنيست امشب ولي هواي...

آتش و دریا من با عشق آشنا شدم و چه کسی این چنین آشنا شده است ؟ هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود. هنگامی لب به زمزمه گشودم ، که مخاطبی نداشتم. و هنگامی تشنه ی آتش شدم ، که در برابرم دریا بود و دریا و دریا.....!

سلام ندا خانم یه چیزی تو مایه های مبارکه ولی من یه کن کیج شدم انشاالله همیشه شاد و سلامت باشید

امیر جان داداش چه خبرا ؟ واقا" بهت تبریک میگم از ته دل

تو چه ميداني اين دل كه پشت پيراهني از گل سرخ پنها ن است . چقدر دلتنگ توست . اگر دهليز هايش را ببيني كه با نام تو تزيين شده و اگر صداي تند و هيجان الودش را بشنوي . ان وقت شايد كمي . فقط كمي مرا درك كني تو كه هر شب به خوابم ميايي . چه مي داني اين چشم كه از ميان تيرهاي مژ گان و كمان ابروان ...

ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی دودم به سر برآمد زین آتش نهانی ای بر در سرایت غوغای عشق بازان همچون بر آب شیرین،آشوب کاروانی تو فارغی و عشقت بازیچه می نماید تا خرمنت نسوزد تشویش ما ندانی

چگونه باشی و چشم از نگاه بردارم؟ چگونه از ته یک چاه ماه بردارم؟ چه فرق دارد وقتی همیشه می بازم سپید بردارم یا سیاه بردارم ؟ همیشه دلخوشی ام بوده بعد هر بازی یکی دو مهره به عمد اشتباه بردارم که تو برنده شوی از شکوه خنده ی تو برای دلهره ام سر پناه بردارم تو مثل قلیانی، لب...

سلام الهام خانم شما خوبید ؟ ما که نه خیلی دلم تنگه انشاالله شما همیشه شاد باشی http://www.www.www.iran-eng.ir/showpost.php?p=561933&postcount=763

ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی دودم به سر برآمد زین آتش نهانی ای بر در سرایت غوغای عشق بازان همچون بر آب شیرین،آشوب کاروانی تو فارغی و عشقت بازیچه می نماید تا خرمنت نسوزد تشویش ما ندانی

درخت را به نام برگ .... بهار را به نام گل ... ستاره را به نام نور ... کوه را به نام سنگ ...دل شکفته مرا به نام عشق ... عشق را به نام درد ... مرا به نام کوچکم صدا بزن!

کارت واقا" بیسته مرسی تشــــــــــــــــکـــــــر

دلم شکست طوری که صدایش قرن ها در وجدانت پژواک می کند صدای گریه ام پیام آور غربت شب های بارانی بعد از غروب های پائیز است آخرین نگاهت بذر غربت تلخی را در دلم کاشت که حتی با اوج گریه های شبانه ام نیز سیراب نمی شود از این که فراموشم کردی کرده ای غمگین نیستم چون در خیالم فقط با تو پرواز می کنم...

تنها چرا ابچی گلم مگه من مردم راستی از اتوسا چه خبر ؟ اونم مثل تو بی وفاست خیلی دلم را اون روزا تنگ می شه یادته ؟ یادش بخیر هر جا که هستی پیروز و سر افرازو موفق باشی ابچی گلم

نمی دونم چند تا حامد داری ؟ ولی می دونم زیاد یاد ما نمی کنی به هر حال هر جا که هستی شاد و پیروز و عاشق باشی شما هم به همه سلام برسون

سلام خانومی.... خوبی ابچی بی وفا ؟ چه خبر ؟ یادی از ما نمی کنی ؟ از موسسه چه خبر ؟ بردی از یادم ؟با یادت شادم