نتایح جستجو

  1. جاده

    رد پای احساس ...

    در حين دويدن در کوچه هاي زندگي بودم که ناگاه به ياد لحظه هايي که بودي و اکنون نيستي ايستادم و آرام گریه کردم....
  2. جاده

    رد پای احساس ...

    همیشه فاصله ای هست دچار باید بود وگرنه زمزمه حیرت میان دو حرف حرام خواهد شد و عشق صدای فاصله هاست صدای فاصله هایی که غرق ابهامند نه صدای فاصله هایی که مثل نقره تمیزند و با شنیدن یک هیـــــچ می شوند کدرهمیشه عاشق تنهاست ...
  3. جاده

    رد پای احساس ...

    ای عشــــــــق ،پناهگاه پنداشتمت ای چـــاه نهفتــــه! راه پنــــــــــداشتمت ای چشـــم سیـاه،آه ای چشم سیاه آتش بودی،نگاه پنداشتمت......
  4. جاده

    هیچکس را در زندگیتان ملامت نکنید، آدمهای خوب برایتان شادی می آورند،آدمهای بد ،تجربه.بدترینها ،...

    هیچکس را در زندگیتان ملامت نکنید، آدمهای خوب برایتان شادی می آورند،آدمهای بد ،تجربه.بدترینها ، درس عبرت می شوند، بهترین ها، خاطره.
  5. جاده

    هیچکس را در زندگیتان ملامت نکنید، آدمهای خوب برایتان شادی می آورند،آدمهای بد ،تجربه.بدترینها ،...

    هیچکس را در زندگیتان ملامت نکنید، آدمهای خوب برایتان شادی می آورند،آدمهای بد ،تجربه.بدترینها ، درس عبرت می شوند، بهترین ها، خاطره.
  6. جاده

    هیچکس را در زندگیتان ملامت نکنید، آدمهای خوب برایتان شادی می آورند،آدمهای بد ،تجربه.بدترینها ،...

    هیچکس را در زندگیتان ملامت نکنید، آدمهای خوب برایتان شادی می آورند،آدمهای بد ،تجربه.بدترینها ، درس عبرت می شوند، بهترین ها، خاطره.
  7. جاده

    هیچکس را در زندگیتان ملامت نکنید، آدمهای خوب برایتان شادی می آورند،آدمهای بد ،تجربه.بدترینها ،...

    هیچکس را در زندگیتان ملامت نکنید، آدمهای خوب برایتان شادی می آورند،آدمهای بد ،تجربه.بدترینها ، درس عبرت می شوند، بهترین ها، خاطره.
  8. جاده

    خدای من خدایی ست که اگر سرش فریاد کشیدم، بجای اینکه با مشت به دهانم بکوبد، با انگشتان مهربانش...

    خدای من خدایی ست که اگر سرش فریاد کشیدم، بجای اینکه با مشت به دهانم بکوبد، با انگشتان مهربانش نوازشم میکند و می گوید: میدانم جز من کسی را نداری....
  9. جاده

    خدای من خدایی ست که اگر سرش فریاد کشیدم، بجای اینکه با مشت به دهانم بکوبد، با انگشتان مهربانش...

    خدای من خدایی ست که اگر سرش فریاد کشیدم، بجای اینکه با مشت به دهانم بکوبد، با انگشتان مهربانش نوازشم میکند و می گوید: میدانم جز من کسی را نداری....
  10. جاده

    خدای من خدایی ست که اگر سرش فریاد کشیدم، بجای اینکه با مشت به دهانم بکوبد، با انگشتان مهربانش...

    خدای من خدایی ست که اگر سرش فریاد کشیدم، بجای اینکه با مشت به دهانم بکوبد، با انگشتان مهربانش نوازشم میکند و می گوید: میدانم جز من کسی را نداری....
  11. جاده

    خدای من خدایی ست که اگر سرش فریاد کشیدم، بجای اینکه با مشت به دهانم بکوبد، با انگشتان مهربانش...

    خدای من خدایی ست که اگر سرش فریاد کشیدم، بجای اینکه با مشت به دهانم بکوبد، با انگشتان مهربانش نوازشم میکند و می گوید: میدانم جز من کسی را نداری....
  12. جاده

    رد پای احساس ...

    انقدر بي تــــــو موندم كه با تــــــو بودنمو فراموش كردم.......
  13. جاده

    رد پای احساس ...

    غم انگیز؟!.... کار من دیگه از غم انگیز هم گذاشته خداجون ولی به بزرگیه خودت قسم من به همینش هم راضیم... همین که یه جایی زیر این آسمون آبی هست و نفس میکشه من راضیم........
  14. جاده

    رد پای احساس ...

    «تو به تک تک لحظه های من ، یک “بودن” بدهکاری !»
  15. جاده

    رد پای احساس ...

    هنوز هم مرا به جان تو قسم میدهند میبینی؟! تنها من نیستم که رفتنت را باور نمیکنم.....
  16. جاده

    رد پای احساس ...

    «گاهی وقتــــــــــها چقــدر سادهه عروسک می شویـــــــــم ؛ نه لبخند می زنیـــم نه شکایتــ می کنیـــم ؛ فقـــط احمقانه سـکـــــوتـــ میکنیم....!»
  17. جاده

    رد پای احساس ...

    «آرزوهایم هوایی میشوند …! به باد میروند …! دود میشنود …! حس میکنم معتادحسرت هایم شده ام…!»
  18. جاده

    رد پای احساس ...

    هرگز نفهمیدم فراموش کردن درد داشت یا فراموش شدن … به هر حال دارم فراموش می کنم فراموش شدنم را ....
  19. جاده

    رد پای احساس ...

    «آرام می گیرم حتی به همین “صبر کن درست می شود” ها …» یه ذره امید واهی هم بد نیستا... شاید درست شد... خدا رو چی دیدی ......
  20. جاده

    رد پای احساس ...

    «یه آدمایی هستن که دلت رو واسه آدمایی که نیستن تنگ می کنن …»
بالا