نتایح جستجو

پس روز اول چی شد ؟

منم از آشناییتون خوشحالم

شمام اهل سنندج هستین؟

روزی که خیال دلستان رقص کند یک جان چکند که صد جهان رقص کند هر پرده که میزنند در خانه‌ی دل مسکنی تن بینوا همان رقص کند __________________

سلام دوست خوبم ببخشید متوجه کلامتون نشدم میشه واضحتر بگین ممنون

آب در کوزه و ما تشنه لبان گرد جهان می گردیم

تشنگان گر آب جویند از جهان آب هم جوید به عالم تشنگان. مولا نا

جالب بود ممنون گلم

جالب بود ممنون دوست گلم

جالب بود ممنون گلم

آفتاب است و، بيابان چه فراخ! آفتاب است و، بيابان چه فراخ! نيست در آن نه گياه و نه درخت. غير آواي غرابان، ديگر بسته هر بانگي از اين وادي رخت. در پس پرده‌يي از گرد و غبار نقطه‌يي لرزد از دور سياه: چشم اگر پيش رود، مي‌بيند آدمي هست كه مي‌پويد راه. تنش از خستگي افتاده ز كار. بر سر و رويش بنشسته...

خیلی خیلی عالی بود ممنون گلم مثل همیشه رمانات حرف نداشت

جدا كه اسم كاربريت معركه اس

ملیسا جان سلام خسته نباشی گلم رمانت عالی بود خانومم ولی خوب ما رو هم جون به لب کردی یکی از بهترین رمانها بود آفرین به حسن سلیقه ات و طبع لطیفت

دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی‌ارزد به می بفروش دلق ما کز این بهتر نمی‌ارزد

سلام دوست خوبم به باشگاه خوش اومدی

چه تاسف بار پس لازم شد همگی به فکر باشیم

آرزويم اين است:نرود اشك به چشمت هرگز مگر از شوق زياد... نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز، و به اندازه هر روز تو عاشق باشي، عاشق آنكه تورا ميخواهد و به لبخند تو از خويش رها مي گردد، آرزويم اين است...

یه وقتی دنیا که اینجوری نمیمونه همیشه یه روز میای میگم نمیخامو نمیشه خیال نکن همیشه دلم برات میمیره یه روزی بر میگردی که دیگه خیلی دیره یه روز میای سراغم که خیلی وقته رفتم هزار هزار بهونه از اون نگات گرفتم این روزا رو یادت باشه یه وقت نگی نگفتی اون روزا دور نیست که به یاده من بازم نیوفتی...

خدا کنه که از این کارشون منظوری نداشته باشن من که با دیدن این اوضاع پشتم می لرزه