نتایح جستجو

Thomas Alva Edison Victorian inventor of the phonograph and the electric light bulb جاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

درهجوم لحظه های پوچ جدایی سکوت تنها یاد گار لحظه های با تو بودن است وقتی ثانیه ها رفتن را تلنگر میزنند بودنت به کوچه فراموشی کوچ میکند

به چه می ارزدعشق! به یکی دل که چه ارام شکست هیچ نگفت به دوتاچشم که نگاهش همه ترهیچ نخفت یابه صدخاطره کزیادتومانده است به جا به چه می ارزدعشق من ندانم توبگو به چه می ارزدعشق...!؟

اگر بروی ... ممکن است خورشید را با خود ببری تمام پرندگانی را که پرواز می کردند عشقمان را که میشناختیم قلبهایمان را که در اوج بودند ولی اگر بمانی برایت روزی خواهم ساخت بی هیچ شباهت به روزهای دیگر که تا کنون بوده

چگونه از نگاه تو دور بایستم که در بی آوازی حریم واژه را شکسته ای و من حتی نفس برای کشیدن هم ندارم از بی تابی چگونه سر می کنم خویشتن را نمی شود تو را رعایت کرد و باورت هیچ سخت نیست که بودن ات حکایتی دارد نبودن ات حکایتی دیگر

خطا از من است، می دانم. از من که سالهاست گفته ام "ایاک نعبد"، اما به دیگران هم دلسپرده ام. از من که سالهاست گفته ام " ایاک نستعین" ، اما به دیگران هم تکیه کرده ام. اما رهایم نکن... بیش از همیشه دلتنگم... به اندازه ی تمام روزهای نبودنم..."

شیشه نازک احساس مرا دست نزن...چندشم می شود از لکه انگشت دروغ.. .

دلم می خوست بهانه ای باشی برای فراموش کردن همه چیز… اما حالا دلم می خواهد بهانه ای باشد برای فراموش کردن تو …

خاطرات را باید سطل سطل . . . ازچاه زندگی بیرون کشید . . . ! خاطرات نه سر دارند و نه ته . . . بی هوا می آیند تا خفه ات کنند . . . میرسند . . . ... گاهی وسط یک فکر . . . ! گاهی وسط یک خیابان . . . ! سردت می کنند . . . داغت میکنند . . . ! رگ خوابت را بلدند . . . زمینت می زنند . . . ...

گاهی گمان نمیکنی و میشود ، گاهی نمی شود که نمی شود! گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست! گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود! گاهی گدای گدایی و بخت یار نیست! گاهی تمام شهر گدای تو می شود!!! < شریعتی >

عجیب است که پس از گذشت یک دقیقه به پزشکی اعتماد می کنیم؛ بعد از گذشت چند ساعت به کلاهبرداری ! بعد از چند روز به دوستی بعد از چند ماه به همکاری بعد از چند سال به همسایه ای ... اما بعد از یک عمر به خدا اعتماد نمی کنیم ! دیگر وقت آن رسیده که اعتمادی فراتر آنچه می بایست را به او ببخشیم. او که...

لعنتي مگــر نگفته بـودی : " مــن ، مال ِ تـوام ؟ " بیــا اموالــت را ببـــر ... ... بـر دوشـم سنگینــی میکنــد بار ِ ایـن امانت

این روزها کسی به خودش زحمت نمی دهد یک نفر را کشف کند زیبایی هایش را بیرون بکشد ... تلخی هایش را صبر کند... آدم های امروز دوستی های کنسروی می خواهند : یک کنسرو که فقط درش را باز کنند بعد یک نفر شیرین و مهربان از تویش بپرد بیرون و هی لبخند بزند و بگوید حق با توست عزیزم

نمیدانم ! دل مـن نازک است یـا چشمان تـو تــــیز! هــر گاه نگـــاه بــه تــو می دوزم بنــــد دلــم پاره می شــود... هر گاه لبخند میزنی پای منطقم می لنگد احساس حکومت می کند.... روایت من و تو عجب جنس غریبی دارد !!

اگر ذره بین نگاه قوی باشد در تمام صفحه های ورق خورده ی زندگی اثر انگشت او دیده می شود ... چه بچه گانه است که فکر می کنیم همه اش را به تنهایی (!) رنگ کرده ایم ...

انقدر گشتی میان سیاهی های جا مانده ... برای پیدا کردن سفیدی ... مثل برفی که می بارد ... تاسفیدی اش را دیدی... جای پایت را روی آن حک کردی... عیب ندارد !! لا اقل برنگرد و نگاه نکن ... که چه کردی با دلم ....

شده ایم "تشدید" بر روی "عیوب" یکدیگر. داریم بدیهای هم را رشد می دهیم.شما را بخدا بیایید بایستیم، این رفتن ما را نمی رساند.

وع طلبه! %100 موافقم...هیچ مردی نمی تونه از ذاتش برگرده...ذات مردا تنوع طلبه!!!! عاقبت امتحان کردن مرد رسیدن به این نتیجه ی تلخه...اگه یه وقتم مردی رو امتحان کردی پا نداد..از 2حالت خارج نیست..یا فهمیده شمایید..یا خیلی سرش شلوغه دیگه جا نداره!!!!!!

یه بار دوستم با یه پسره دوست شد...پسره ازش می پرسه که نظرت راجع به امتحان اینا چیه؟دوستم می گه این کارا دیگه قدیمی و خیط شده... چند روز بعد دوستم با خط من طرفو امتحان کرد ...پسره هم تو زرد از آب درومد...یعنی خیلی افتضاح و بد و جلف برخورد کرد!!!! دوستم بش زنگ زد که واقعا که و اینا..اونم گفت...

آره...همینه متاسفانه...