نام حق یگانه چون شاید
که اب وابن وروح قدس نهند
لب شیرین گشود وبا من گفت
وز شکر خنده ریخت از لب قند
که گر از سر وحدت اگاهی
تهمت کافری به ما مپسند
سه نگردد بریشم اراورا
پرنیان خوانی وحریر وپرند
ما در این گفتگو که از یک سو
شد زناقوس این ترانه بلند
که یکی هست وهیچ نیست جز او
وحده لااله الا هو