آره خودمم تو فكرش هستم . ولي يه جوريه بيشتر از 1 ماه نمي تونم باهاش باشم بعدش ميكشه به جاهاي حساس . زياد سر به راه نيست . دلمم نمياد باهاش به هم بزنم نميدونم چيكار كنم .
نه الان ايمانم قوي تر شده ...
من چون ديدم تو شاخ در آوردي فكر كردم مده رفتم شاخ گذاشتم :خخخخخخ
بابا جونم تو هنوز جووني خودم برات يه دختر خوب پيدا مي كنم كه ولن بهت كادو بده ...( بابايي دلم برات سوخت ...)
آره قبول شد با هم بوديم ديگه .( ايول حافظه بهت ايمان آوردم )
شاخ براي چي ؟؟ تازه داريم هم درد ميشيم ...
از اين موضوع هاي اسلاميه ( چقدرم بهم مياد )
راستي ولن بهت خوش گذشت ؟؟ به كي كادو دادي كلك ؟؟ راستشو بگو ...
كدوم ماجرا جدي شده ؟؟!! حميد من حافظه درستي ندارم كدوم دوستمو ميگي ؟؟
نمايشناممون زياد جالب نيست ولي ديگه چيكار كنم بايد ساخت ... نه بابا ترك تحصيل چيه ؟؟ من تازه دارم سر به راه ميشم .
منم دلم برات تنگ شده بود عسيسم ...
امان از دست اين پروژه ها كه خواب و خوراك نمي زاره ... با اينكه ما هنوز وارد دانشگاه نشديم ولي اين پروژه هامون خيلي سنگينه ... رحم نمي كنن ...