آسمان همچو صفحه دل من
روشن از جلوه هاي مهتاب است
امشب از خواب خوش گريزانم
كه خيال تو خوشتر از خواب است
خيره بر سايه هاي وحشي بيد
مي خزم در سكوت بستر خويش
باز دنبال نغمه اي دلخواه
مي نهم سر به روي دفتر خويش
تن صدها ترانه مي رقصد
در بلو ظريف آوايم
لذتي ناشناس رويا رنگ
مي دود همچو خون به رگ...