نتایح جستجو

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست به دست مردم چشم از رخ تو گل چیدن...

سلام گلم:gol: احوال شما؟ چه خبری عزیزم؟ یه خورده کار و اینا حوصله آدم رو میگیره یه عالمه هم این سرعت اینترنت اعصاب خرد میکنه:biggrin: ولی همین که میام و از دوستای خوبم خبر دارم خوشحالم;) گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی :gol: :gol: :gol...

شبانگاهان که عرش کبریایی می سراید نغمه توحید تو که آهسته می خوانی قنوت لحظه هایت را میان ربنای سبز دستانت دعایم کن:gol::gol::gol:

ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما آب روی خوبی ازچاه زنخدان شما عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده باز گردد یا برآید چیست فرمان شما؟

[/URL]

مرسی عزیزم موندم من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود:gol::gol::gol:

ببخشید دوست عزیز فکر کنم مصرع اول به این شکل باشه: آنان که محیط فضل و آداب شدند... جسارت نباشه دوست عزیز:gol:

توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون میگزم لب که چرا گوش به نادان کردم

سلام:gol: ممنون خوبی شما؟ اره منم چند روزی نبودم:razz: ولی از اینکه می بینم اومدی باشگاه خوشحالم:smile: سربلند باشی

وه که دردانه ای چنین نازک در شب تار سفتنم هوس است

گرچه دوریم از بساط قرب همت دور نیست بنده شاه شمائیم و ثنا خوان شما...:gol::gol: ارادت داریم دوست عزیز ممنون از لطفت:gol:

[IMG]

سلام کم سعادتی بنده اس شما ببخشید دوست عزیز:razz: ایشالله خدمت می رسیم بخت از دهان دوست نشانم نمی دهد...:gol:

هر شب هجر بر آنم که اگر وصل بجویم همه چون نی به فغان آیم و چون چنگ بمویم لیک مدهوش شوم چون سر زلف تو ببویم گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی شب خوش

یک عمر به پای تو دویدیم ندیدی؟ اکنون که مرا عمر نمانده ست چه پرسی؟!

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت من همه محو تماشای نگاهت...

یکدم گمان مبر ز خیال تو غافلم بنشستم ار خموش خدا داند و دلم مایل به وصل گل نبود هیچ بلبلی آنسان که من به وصال تو مایلم

دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت ابر چسمم بر رخ از سودای تو سیلاب داشت...

یا رب آن ماهرخ شاهوش زهره جبین در یکتای که و گوهر یکدانه کیست؟

کی ام؟شکوبه اشکی که در هوای تو هر شب ز چشم ناله شکفتم به روی شکوه دویدم... مهرداد اوستا